جان تینبرگن / JAN TINBERGEN
یکی از پیشگامان اقتصادسنجی و مدلسازی اقتصادی بود. وی نخستین مدلهای آماری اقتصاد را طراحی کرد و از آنها برای مطالعه چرخههای تجاری و اثر سیاست اقتصادی روی اقتصادهای ملی بهره برد. اما کار تینبرگن تنها بازی با اعداد و ریاضیات نبود. بلکه محرک اصلی تمام کارهای آماری وی، دغدغههای عمیق نسبت به رفاه انسانی بود. بهعلاوه، وی اعتقاد داشت آمار و تحلیل ریاضی را میتوان با رویکردهای انسانی ترکیب نمود. امروزه، مدلهای کلانسنجی از صدها معادله تشکیل شدهاند. این مدلها برای مطالعه فعالیت اقتصادی و پیشبینی آینده اقتصاد ملی مورد استفاده قرار میگیرند. دولتها و بانکهای مرکزی نیز از این مدلها برای تهیه فرمولهای سیاستهای اقتصادی استفاده میکنند. وجود این مدلهای کلانسنجی نتیجه کارهای پیشگامانه تنیبرگن است. این مسأله باعث شده تا تینبرگن در زمره ده اقتصاددان برتر قرن بیستم قرار گیرد.
آشنایی با زندگی جان تینبرگن
جان تینبرگن در سال 1903 در هلند به دنیا آمد. پدر او معلم زبان بود و بر اظهار ایدههای پیچیده به زبان ساده تأکید میورزید. علیرغم تأثیر پدر، تینبرگن به سمت رشتههای مرتبط با زبان و ادبیان نرفت و علوم و ریاضیات را برگزید.
وی پس از پایان دوره دبیرستان، در رشته فیزیک دانشگاه لیدن ثبت نام کرد. در آن زمان (نیمه دهه 1920)، اینیشتن سخنرانیهای سالانه در دانشگاه لیدن داشت و با پائول ارنفست، استاد تینبرگن، دیدار و گفتگو میکرد. به همین دلیل، تینبرگن بارها موفق به دیدار اینیشتن شد. با این وجود، تینبرگن علاقه خود را به فیزیک از دست داد و به مطالعه ریاضیات و آمار و سپس اقتصاد روی آورد. یکی از دلایل علاقه وی به اقتصاد، اوضاع اقتصادی شهر لیدن در دهه 1920 بود که بدترین شرایط را در میان سایر شهرهای هلند داشت. در این شهر نرخ بیکاری بسیار بالا بود، فقر بیداد میکرد و تقریباً هیچ کمکی از سوی دولت صورت نمیگرفت (Pressman, 2006, p. 201).
تینبرگن برای بهبود وضعیت زندگی مردم احساس مسئولیت میکرد و اقتصاد ابزاری منطقی برای رسیدن به این هدف بود. تینبرگن همچنین دغدغه صلح، عدالت و رفاه انسانی را نیز در ذهن خود داشت. وی به عضو فعالی در حزب کارگر سوسیال دموکرات و معترضی آگاه تبدیل شد. وی به جای رفتن به خدمت سربازی، خدمت در اداره زندان روتردام را پذیرفت.
تنیبرگن پس از تکمیل پایاننامه خود در حوزه مسائل مینیممسازی در اقتصاد و فیزیک در سال 1929، به اداره آمارهای مرکزی هلند پیوست. وی به استثنای مدت کوتاهی کار در جامعه ملل، بخش عمده شانزده سال بعدی عمر خود را به مطالعه در مورد چرخههای تجاری سپری کرد. تینبرگن از سال 1945 تا سال 1955 مدیر اداره برنامهریزی مرکزی دولت هلند بود. طی این مدت، وی توان خود را صرف برنامهریزی اقتصادی کرد. او پس از یک سال تدریس در هاروارد، به سمت استادی در مدرسه اقتصاد هلند (دانشگاه اراسموس فعلی) نائل آمد. در سال 1969، تینبرگن به طور مشترک با رنگر فریش، نخستین جایزه نوبل اقتصاد را دریافت نمود. این جایزه به خاطر توسعه اقتصادسنجی بهاین دو نفر اعطا شد.
نظریات اقتصادی جان تینبرگن
• اقتصادسنجی؛ تینبرگن سهمهای متعددی در علم اقتصاد دارد که عمدتاً دارای ماهیتی آماری هستند. وی نخستین مدل اقتصادی کامل برای اقتصاد یک کشور را طراحی کرد و از آن برای مطالعه و توضیح نوسانات اقتصادی در هلند بهره جست. وی در ایجاد و توسعه اقتصادسنجی نیز نقش فعالی داشت. اقتصادسنجی مجموعهای از تکنیکهای ریاضی است که اقتصاددانان برای تخمین رابطه کمی میان دو یا چند متغیر از آن استفاده میکنند. برای مثال، اقتصاددانان با مطالعه روابط تاریخی میان نرخ بهره و پسانداز، میتوانند تخمین بزنند که به هنگام بالا رفتن نرخ بهره، افراد چقدر حاضرند بیشتر پسانداز کنند. با قراردادن نرخ بهره (متغیر مستقل) بر روی محور افقی و نرخ پسانداز (متغیر وابسته) بر روی محور عمودی، میتوان یک نمودار دو متغیره از رابطه میان این دو متغیر ترسیم نمود.
هریک از نقاط نمودار، نرخ پس انداز (میزان پس انداز نسبت به درآمد قابل تصرف خانوار) و نرخ بهره را در یک سال معینی نشان می دهند. تحلیل رگرسیون یک تکنیک آماری است که اقتصاددانان را قادر می سازد بهترین خطی را که رابطه میان نرخ بهره و نرخ پس انداز را نشان می دهد، پیدا کنند. منظور از بهترین خط، خطی است که فاصله میان نقاط مربوط به اطلاعات فردی و خط را مینیمم کرده به گونه ای که مجموعه نقاط تا جایی که امکان دارد در نزدیکی خط قرار بگیرند. این تحلیل اقتصاددانان را قادر می سازد تا این خط را در قالب یک معادله ریاضی مانند y=a+bx پیدا کنند که a عرض از مبدأ و b شیب خط یا ضریب رگرسیون است. ضریب رگرسیون نشان دهنده میزان تغییر در y بر اثر هر واحد تغییر در x است. به بیان دیگر، ضریب رگرسیون نشان می دهد که با یک درصد افزایش در نرخ بهره، پس انداز خانوارها چقدر افزایش پیدا می کند. سایر متغیرهای توضیحی یا مستقل را می توان به راحتی به این مدل اضافه کرد (اما به آسانی نمی توان آن را در یک نمودار دو بعدی نشان داد) (Pressman, 2006, p. 202).
• مدل کلان سنجی؛ مدل های اقتصاد کلان، مجموعه ای بزرگ از معادلات رگرسیونی هستند. هریک از این معادلات بخشی از اقتصاد را به بخش دیگر متصل می کند. معادله فوق، رفتار مصرف کننده در خصوص پس انداز پول را به نرخ بهره در اقتصاد مرتبط می سازد. یک معادله خوب رگرسیونی معادله ای است که در آن مجموعه متغیرهای مستقل می توانند درصد بالایی از تغییر در متغیر وابسته را توضیح دهند. این مسأله در صورتی اتفاق می افتد که مثلاً همه نقاط مربوط به نرخ پس انداز و نرخ بهره به معادله رگرسیونی تخمینی بسیار نزدیک باشند. در این حالت، دانستن نرخ بهره را ما را قادر می سازد که که با اعتماد کامل نرخ پس انداز ملی را پیش بینی کنیم. از سوی دیگر، اگر نقاط مورد نظر از معادله رگرسیونی تخمینی بسیار دور باشند، نرخ بهره نمی تواند پیش بینی کننده خوبی از رفتار مصرف کننده در حیطه پس انداز باشد.
تینبرگن در سال 1936، یک مدل کلان سنجی با 24 معادله برای اقتصاد هلند تدوین کرد. این معادلات، روابط کلیدی کلان اقتصادی در اقتصاد هلند را از قبیل عوامل تعیین کننده مخارج مصرف کننده، سرمایه گذاری صاحبان کسب و کار، صادرات و... تشریح می کردند. در حالت های بسیاری، وقفه هایی تعیین شده بودند به گونه ای که مصرف (و سایر متغیرهای کلان اقتصادی) بلافاصله پس از تغییر درآمد، دست خوش تغییر نمی شدند، بلکه با تغییر درآمد، مصرف (و سایر متغیرها) به کندی تغییر کرده و تنها پس از گذشت چندین سال، نسبت به سطوح درآمدی بالاتر تعدیل می شود. به بیان ریاضی، در این حالت مصرف به جای آنکه صرفاً تابع درآمد فعلی باشد، تابع میانگین وزنی درآمد حال و گذشته است (Tinbergen, 1959, p. 34).
تینبرگن بلافاصله پس از تدوین مدل کلان اقتصاد هلند، مدلی را برای اقتصاد ایالات متحده (دوره 1919 تا 1932) تدوین کرد. این مدل شامل 48 معادله بود. طی جنگ جهانی دوم، تینبرگن مدل مشابهی را برای اقتصاد انگلستان تدوین نمود. این کار آمار باعث به وجود آمدن بحث داغی میان تینبرگن و کینز در خصوص ماهیت و کارآمدی اقتصادسنجی به وجود آورد. کینز با مطالعه انتقادی کتاب تینبرگن، ادعا کرد که اقتصادسنجی تنها به دانسته های توصیفی قبلی ما در مورد روابط اقتصادی، دقت کمّی را می افزاید. تینبرگن در پاسخ عنوان کرد که ضرایب رگرسیونی، امکان آزمودن نظریه ها را فراهم آورده و می توانند نظریه های جدید اقتصادی را نیز پیشنهاد دهند. او برای اثبات این مسأله، کار مطالعه نوسانات اقتصادی با استفاده از مدل های کلان و نظریه پردازی درخصوص چرخه های تجاری را آغاز نمود.
• قضیه تار عنکبوتی؛ در دهه 1930، اقتصاددانان حوزه کلان به مطالعه مراحل مختلف چرخه های تجاری پرداختند و توضیحات مختلفی را برای هریک از فازهای مختلف ارائه دادند. به علاوه، آنها توجه خود را عمدتاً صرف چگونگی حرکت اقتصادها به سمت تعادل معطوف کردند (تحلیل ایستا)، اما چگونگی رونق و رکود اقتصادها در طول زمان را به فراموشی سپردند. تینبرگن با ارائه توضیحی منسجم در مورد چرخه های تجاری، کار مهمی در این زمینه انجام داد. وی همچنین با الهام گرفتن از قضیه تار عنکبوتی نشان داد که اقتصادها چرا و چگونه در طول زمان تغییر می کنند. قضیه تار عنکوبتی در سال 1930 توسط تینبرگن کشف شده بود.
در نظریه سنتی اقتصاد فرض بر این است که قیمت ها و بازارها به شکل مستقیم به سمت یک نقطه تعادلی حرکت می کنند. بنابراین، اگر قیمت بسیار بالا باشد، مازاد کالا در بازار وجود خواهد داشت. این مسأله بر قیمت ها فشار آورده و عرضه کالاها در بازار را کاهش می دهد. برعکس، اگر قیمت بسیار پایین باشد، کمبود کالا به افزایش قیمت ها و عرضه بیشتر کالا به بازار منتهی می شود. با این وجود، مسأله این بود که در بسیاری از بازارهای کشاورزی، حرکت قیمت و مقدار عرضه بر خلاف جهت هم بسیار متداول بود؛ قیمت ها کاهش می یافتند و کالاهای بشتری برای فروش تولید می شدند. به عبارت دیگر، حرکت در این بازارها، همانند تار عنکبوت، به طور پیوسته از قیمت ها بالا و کمبود کالا به سمت قیمت های پایین و مازاد و سپس مجدداً به سمت قیمت های بالا و کمبود خواهد بود (Pressman, 2006, p. 204).
تینبرگن توضیحی برای این پدیده ارائه داد. توضیح وی این بود که محصول در بازارهای کشاورزی و دامداری با یک وقفه نسبت به قیمت ها واکنش نشان می دهند. کشاورزان و دامداران برای واکنش نشان دادن به تغییرات بازار و برخی از انواع محصولات پرورش گوسفند به زمان قابل توجهی نیاز دارند. اگر گوسفندهای بسیار زیادی به بازار عرضه شده باشند، قیمت کاهش پیدا خواهد کرد. با پایین آمدن قیمت ها، باعث کاهش پرورش گوسفند برای فروش خواهد شد. هم زمان، پایین بودن قیمت گوسفند منجر به افزایش تقاضا برای خواهد شد زیرا مصرف کنندگان به مصرف بیشتر گوشت گوسفند روی می آورند. ترکیب عرضه پایین و تقاضای بالا باعث ایجاد کمبود شده و قیمت گوسفند را بالا می برد. در واکنش به این مسأله، دامداران گوسفندان زیادی را برای سال آتی پرورش می دهند، در حالی که مصرف کنندگان تقاضای خود را به دلیل بالا بودن قیمت ها کاهش داده و در نتیجه مازاد دیگری به وجود می آید.
این بینش نسبت به بازارها مبنای تحلیل چرخه تجاری تینبرگن را تشکیل داد. وی 22 معادله را طراحی کرد که هریک نشان می داد عرضه و تقاضا چگونه در طول زمان نسبت به کمبودها و مازادها واکنش نشان می دهند. همچنین، هریک از معادلات برای چگونگی رخ دادن تغییر در بخش های مختلف اقتصادی مدلی تعیین می کرد. تینبرگن با استفاده از این معادلات توانست نشان دهد که چگونه اقتصادها همانند تولید محصولات کشاورزی و دامداری دچار رکود می شوند.
• سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ تینبرگن پس از تدوین مدل کلان سنجی خود، توجه خود را به مسائل مربوط به سیاست گذاری معطوف نمود. وی نشان داد که چگونه سیاست گذاران می توانند از مدل های اقتصاد کلان برای اندازهگیری اثرات هرگونه سیاست پیشنهادی استفاده نمایند. او در ادامه نشان داد که چگونه مدل آماری اش می تواند به سیاستمدارن برای تصمیم گیری در شرایط رویارویی با اهداف متناقض اقتصادی استفاده کنند. پیش از کار تینبرگن، سیاستهای اقتصادی زیادی به صورت مجزا از یکدیگر مطالعه می شدند و هیچ روشی برای رویارویی با اهداف سیاستی متعدد وجود نداشت.بنابراین، اگر کسی می خواست نرخ بیکاری را کاهش داده و پول ملی را تقویت کند، دو سیاست متفاوت برای رسیدن به این دو هدف مورد نیاز بود. به طور کلی، اگر سیاستگذاران تعداد مشخصی از اهداف کمی را در دستور کار میداشتند، میبایست حداقل به همان مقدار ابزار سیاستی در اختیار میگرفتند.
تینبرگن همچنین توضیح داد که چگونه تحلیل اقتصادی به دولتهای ملی کمک میکند تا بتوانند برنامههایی را برای بهبود وضعیت اقتصادی پیاده نمایند. نخست، سیاست گذاران باید ترجیحات جمعی شهروندان را در خصوص اهداف اقتصادی تعیین نمایند. سپس آنها باید در ابزاراهای سیاستی دخل و تصرف کنند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن، ترجیحات جمعی شهروندان خود را برآورده سازند. این ترجیحات به تعیین اهداف سیاستی منجر می شود که این اهداف می توانند ثابت یا انعطاف پذیر باشند. ابزارهای رسیدن به این هدف می توانند انجام اصلاحات در شیوه فعالیت اقتصادها (مثل تصویب قوانین تأمین اجتماعی، اشتغال تضمین شده یا سیاست های درآمدی)، تغییرات کیفی مؤثر بر ساختار اقتصاد (مثل از قیبل شکل های جدید مالیات بندی یا تغییر در قوانین حاکم بر انحصار و رقابت) یا تغییرات کمی (شامل ابزارهای سیاستی مثل تغییر در عرضه پول، نرخ ارز یا میزان مخارج دولتی) باشند (Pressman, 2006, p. 205).
• توزیع درآمد؛ در دهه 1970، تینبرگن توجه خود را از برنامه ربزی اقتصادی به سمت توزیع درآمد معطوف ساخت. این تغییر ناشی از عوامل متعددی بود. نخست، علاقه به برنامه ریزی اقتصادی در سراسر جهان در حال افول بود. دوم، شکاف درآمدی درون کشورها و نیز در میان درآمدها بزرگ و در حال گسترش بود و این مسأله با دغدغه ذهنی تینبرگن مبنی بر افزایش عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی در تضاد بود.
تینبرگن همانند سایر کارهای قبلی خود، به مسأله توزیع درآمد نگاهی پویا (dynamic) داشت. وی به جای آنکه دنبال دنبال یافتن علل توزیع درآمد فعلی نبود، بلکه دلایل ریشه ای تغییرات در توزیع درآمد را در طول زمان جستجو می کرد. وی این دلایل ریشه ای را در عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضای نیروی کار یافت. به عقیده تینبرگن، دو عامل مهم تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای نیروی کار، آموزش و تغییرات فنی بودند. تحلیل وی نیز بر فرضیه بازار نیروی کار دوگانه استوار بود. براساس این فرضیه، دو بازار نیروی کار متفاوت (به جای یک بازار نیروی کار بزرگ) در کشورهای توسعه یافته فعالیت می کردند. بازار اول برای کارکنان با مهارت بسیار بالا و بازار دوم برای کارکنان فاقد مهارت و بدون آموزش کافی قرار داده شده است. کارکنان به آسانی نمی توانند از بازاری به بازار دیگر منتقل شوند و کارفرمایان معمولاً کارکنان خود را از یکی از دو بازار تقاضا می کنند.
براساس این دیدگاه، گسترش آموزش باعث کاهش نابرابری درآمدی می شود زیرا امکان برابر شدن توانایی های افراد در یک کشور را فراهم می آورد. به علاوه، آموزش باعث برابری دستمزدهای دریافتی دو گروه فوق می گردد. افزایش عرضه نیروی کار آموزش یافته باعث کاهش دستمزدهای (بالای) کارکنان با مهارت بالا می شود. هم زمان، آموزش بیشتر، عرضه کارکنان فاقد مهارت را کاهش می دهد. این بدان معناست که کارکنان کم مهارت باقیمانده، دستمزدهای بالاتری دریافت خواهند کرد.
از سوی دیگر، پیشرفت های فنی به افزایش نابرابری درآمدی می انجامد. تکنولوژی نیروی کار با مهارت و آموزش دیده می طلبد و در نتیجه تقاضا برای کارکنان با مهارت و نیز دستمزدهای آنان را افزایش می دهد. تکنولوژی همچنین افراد با مهارت پایین تر کنار می گذارد. این مسأله تقاضا برای کارکنان کم مهارت و نیز دستمزدهای آنان را کاهش می دهد (Pressman, 2006, p. 206).
تینبرگن تغییر در توزیع درآمد را نتیجه رقابت میان آموزش و پیشرفت فنی می دانست. اگر آموزش سریعتر از تکنولوژی بهبود یابد، نابرابری درآمدی کاهش پیدا می کند. اما اگر تکنولوژی گوی سبقت را برباید، نابرابری درآمدی افزایش می باید. این تحلیل، پایه و اساس بسیاری از مطالعات امروزی در خصوص تغییر در توزیع درآمد را تشکیل می دهد. اقتصاددانان معتقدند تغییر فنی عمده ترین عامل افزایش نابرابری در کشورهای توسعه یافته بوده و راه مقابله با این پدیده، آموزش بیشتر و بهتر است.
این تحلیل سه دلالت سیاستی دارد؛ نخست، حمایت دولت از باید به گونه ای باشد که گسترش آموزش سریع تر از پیشرفت های فنی باشد. دوم، سیاست ها باید نوآوری فنی را به گونه ای جهت دهند که به کارکنان کم مهارت بیشتری نیاز باشد. افزایش تقاضا برای کارکنان کم مهارت باعث افزایش دستمزدها در پایین تر سطح درآمدی شده و از نابرابری درآمدی حاصل از پیشرفت تکنولوژی می کاهد. نهایتاً اینکه تینبرگن پیشنهاد کرد که از مالیات به عنوان ابزاری برای کاهش نابرابری استفاده شود. وی طرفدار مالیات های بالاتر روی ثروت، سود سرمایه و ارث بود (Pressman, 2006, p. 207).
آثار جان تینبرگن
• ‘‘Annual Survey of Significant Developments in General Economic Theory,’’ Econometrica, 2, 1 (January 1934), pp. 26–8
• An Econometric Approach to Business Cycle Problems, Paris, Hermann, 1937
• Statistical Testing of Business Cycle Theories, 2 vols, Geneva, League of Nations,1939
• ‘‘On a Method of Statistical Business Cycle Research: A Reply,’’ EconomicJournal, 50 (1940), pp. 141–54
• Business Cycles in the United Kingdom, 1870–1914, Amsterdam, North-Holland, 1951
• On The Theory of Economic Policy, Amsterdam, North-Holland, 1952
• Centralization and Decentralization in Economic Policy, Amsterdam, North-Holland, 1954
• Economic Policy: Principles and Design, Amsterdam, North-Holland, 1956
• Selected Papers, Amsterdam, North-Holland, 1959
• Shaping the World Economy: Suggestions for an International Economic Policy, NewYork, Twentieth Century Fund, 1962
• Lessons from the Past, Amsterdam, North-Holland, 1963
• Income Distribution: Analysis and Policies, Amsterdam, North-Holland, 1975
آثار مربوط به جان تینبرگن
• Baum, Sandra R., ‘‘Jan Tinbergen 1969,’’ in Nobel Laureates in Economic Science, ed. Bernard S. Katz, New York and London, Garland Publishing,1989, pp. 304–17
• Bos, Henk C., ‘‘Jan Tinbergen: A Profile,’’ Journal of Policy Modeling, 6, 2(1984), pp. 151–8
• Hansen, Bent, ‘‘Jan Tinbergen: An Appraisal of His Contributions to Economics,’’Swedish Journal of Economics, 71, 4 (1969), pp. 25–36
• Keynes, John Maynard, ‘‘Professor Tinbergen’s Method,’’ Economic Journal, 49 (September 1939). Reprinted in The Collected Writings of John MaynardKeynes, XIV, London, Macmillan, 1973, pp. 306–20
• Kol, J. and de Wolff, P., ‘‘Tinbergen’s Work: Change and Continuity,’’ DeEconomist, 141, 1 (1993), pp. 1–28
• Van der Linden, J. T. J. M., ‘‘Economic Thought in the Netherlands: The Contribution of Professor Jan Tinbergen,’’ Review of Social Economy, 46, 3(December 1988), pp. 270–82
منابع
• Tinbergen, Jan, Selected Papers, Amsterdam, North-Holland, 1959
• Pressman, Steven; Fifty Major Economists, New York &London:Routledge, 2006