جامعه شناسی ثروت اندوزی در ایران
مناظره محمدمهدی بهکیش و علی اصغر سعیدی
جریان این مناظره میان دو استاد دانشگاه، علیاصغر سعیدی، نگرانی از «مصادره» را دلیل شکل نگرفتن انباشت پول در خانوادههای ایرانی عنوان کرده و محمدمهدی بهکیش هم از فقدان نظام مالیاتی کارآمد در کشور انتقاد کرده است.
خلاصه توضیحات محمدمهدی بهکیش و علیاصغر سعیدی» درباره ریشههای اقتصادی و جامعهشناختی جا ماندن ایرانیان از موج جهانی تولید و تکاثر ثروت آمده است:
محمدمهدی بهکیش:
* به دلیل کاهش ارزش پول ملی ایران در رابطه با پولهای دیگر چون دلار، ثروت همه ما به یکسوم کاهش پیدا کرده است.
* گزارش «ثروت جهانی» میگوید از سال 2013 تا 2014 یعنی فقط ظرف یک سال میزان ثروت در آمریکا و اروپا حدود 10 درصد افزایش پیدا کرده است. در صورتی که رشد اقتصادی در این دو منطقه بسیار کمتر از این بوده است. خود این گزارش تحلیل میکند که بخشی از این اتفاق، به نرخ تبدیل ارزها بستگی دارد. دیگر اینکه ممکن است وضعیتی پیش آید که تقاضا برای برخی داراییها افزایش پیدا کند.
* طی یک سال گذشته در ایران، داراییهای مالی ما تقریباً رشدی را تجربه نکرده است. داراییهای غیرمالیمان هم رشد چندانی نداشته است. ولی احتمالاً در سال آینده که نظام عرضه و تقاضا تغییر میکند و تقاضاهای جدید در بازار مطرح میشود، قیمت داراییهای مالی و غیرمالی به مقدار قابل توجهی تغییر خواهد کرد.
* اگر ما به بخش عمدهای از سرمایهگذاران قبل از انقلاب نگاه کنیم (مثل برخوردار یا دیگران) میبینیم که اینها چون به تدریج سرمایهدار شدند، قدر ثروت را میدانستند و در نتیجه یک رفتار مصرفی منطقی داشتند... ولی نسلی که خیلی سریع پولدار شده، قدرش را نمیداند و فرزندش را با پورشه به خیابان میفرستد. و همین موضوع در نهایت به بدبینی عمومی نسبت به ثروت و ثروتمندان در ایران منجر شده است.
* رشد نابرابری ثروت در ایران را میتوان به عوامل زیر مرتبط دانست: قوانین مالیاتی نامناسب، وجود درآمد نفت و فضای غیررقابتی.
* دولت باید مرتبا تکرار کند که در آینده دیگر مصادرهای در کار نخواهد بود... به نظرم، آقای روحانی مدام این کار را میکند، اما لازم است در سطوح بالاتر نیز این رویه دنبال شود. باید امنیت را در لوای قانون ایجاد کنیم.
* مالیات بر نقل و انتقال زمین و مستغلات باید بر اساس قیمتهای بازار تعیین شود (و نه قیمتهای منطقهای)... ارزش افزوده زمین به دلیل توسعه منطقه یا فعالیتهای زیرساختی باید بین دولت و مالک تقسیم شود تا از انباشت ثروت در دست مالکی که کاری روی آن انجام نداده، جلوگیری کند. اجرای این سیاست قیمت واحدهای تجاری و مسکونی را منطقی میکند و از افزایش قیمتها به خصوص درباره کالا و خدماتی که بخش عمدهای از هزینه تمامشده آن را «هزینه محل» تشکیل میدهد، جلوگیری میکند.
--------------------------------------
علی اصغر سعیدی:
* تاریخ نشان داده است اگر فضای آرامی در کشور برقرار باشد، یعنی قانون حمایت از مالکیت و حمایت از سرمایهگذاری خصوصی حاکم باشد، انباشت ثروت اتفاق میافتد.
* تاثیر انقلاب در توقف روند رشد ثروت به این ترتیب بود که با خلع ید از مالکیت خصوصی یک قشر صنعتگر بزرگ، بخش خصوصی را حذف کرد.
* ما در جامعهای قرار گرفتهایم که نه آن آگاهی داده میشود که نقش کارآفرین چیست و نه مانند کشورهای اروپای شمالی، مردم و نخبگان مسوولیت اجتماعی را بر عهده می گیرند. در نتیجه نه ثروتی تولید می شود نه کارها با مسئولیت جمعی انجام میشود.
* بدبینی عمومی به ثروت، باعث شده مردم به سمت کسب داراییهایی بروند که دیده نمیشود. چون شما اگر یک کارخانه درست کنید، این کارخانه دیده میشود. بنابر این در دوران جدید، مساله آگاهی دادن به جامعه خیلی مهم است.
* من با برخی صاحبان بنگاههای خانوادگی صحبت کردهام که میگویند که با انباشت سرمایه ثابت، میتوانند نیروی کار بیشتری به خدمت بگیرند و کارشان را توسعه دهند، اما نگران هستند که اگر ثروتشان انباشته شود، نتیجه به کجا میرسد؟ یعنی نگران است که ثروتش را از او بگیرند، بنابراین مصرفش می کند.
* در بنگاههای خانوادگی ناآگاهی اعضای خانواده، مانع انباشت می شود. باید به اعضای خانواده بنگاهها آموزش داده شود که چطور می توانند پیوندهایشان را حفظ کنند و انباشت ثروت هم داشته باشند؛ یعنی مثلا استخدام مدیر کارکشته و دادن سهم به آنها به نفعشان است نه به ضررشان... انباشت ثروت در ایران معمولا به نسل دوم نمیرسد چون افراد خانواده بعد از فوت پدر میگویند بهخاطر اینکه برادریمان به هم نخورد، با هم کار نمیکنیم.