سعید لیلاز: بود و نبود سازمان برنامه در اقتصاد ایران بی اهمیت است
پس از انحلال این سازمان و تبدیل آن به دو معاونت در دولت محمد احمدی نژاد، دولت تدبیر و امید احیا سازمان را یکی از اولویت های مهم خودش اعلام کرده بود. این در حالی است که در ابتدای ترین روزهای حضور دولت حسن روحانی، زمزمههای احیاء این سازمان به گوش میرسید و در نهایت در 19 آبان 1393 با دستور رئیس جمهور و تصویب هیات وزیران با ادغام دو معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور احیا شد. سعید لیلاز، تحلیل گر اقتصادی بر این باور است که بود و نبود سازمان مدیریت و برنامه ریزی تفاوت چشمگیر و روشنی در سمت و سوی دولت و عملکرد کمی و کیفی اقتصاد کشور نسبت به سایر کشورهای دیگر ندارد. گفت وگوی لیلاز در خصوص جزئیات احیا سازمان برنامه با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه می خوانید.
احیا سازمان مدیریت و برنامه ریزی چه تاثیری بر روند حرکتی اقتصاد کشور میگذارد؟
تجربه اقتصاد و مدیریت اقتصاد ایران در 70 سالی که از تاسیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و دورههای کوتاه مدت انحلال این سازمان نشان میدهد که بود و نبود سازمان مدیریت تفاوت چشمگیر و روشنی در سمت و سوی دولت و عملکرد کمی و کیفی اقتصاد کشور نسبت به سایر کشورهای دیگر ندارد. همانطور که تاریخ نشان میدهد این سازمان بارها منحل شده است و برای چندمین بار است که منحل و بعد از گذر زمان دوباره احیا می شود.
از سوی دیگر آمارها نشان می دهند که در پایان این 70 سال متوسط رشد اقتصاد ایران با متوسط رشدی که مثلا در ترکیه اتفاق افتاده تفاوت چندانی نکرده است با این تفاوت که کشور ما دارای ذخایر بی شمار نفتی است و ترکیه از این ذخایر بی نصیب است. بنابراین از دیدگاه من شرایط اقتصادی کشور حتی با وجود چنین سازمانی تغییر محسوسی نخواهد کرد و خیلی هم با کشورهای دیگر متفاوت عمل نخواهیم کرد و متوسط رشد اقتصادی کشور معادل آن چیزی بوده که در تمام دنیا به وقوع پیوسته است و شاهد رشد عجیب و غریبی نبوده ایم.
البته در دوره های مختلف از جمله در برنامه توسعه سوم سرعت رشد اقتصادی کشور با شتاب بیشتری در حرکت بود، اما درست زمانی که شرایط مالی و پولی در طبقات مختلف جامعه رو به بهبودی پیش میرفت این سازمان دوباره منحل شد و هیچ سازمانی نتوانست مانع رکود و تورم به وجود آمده را بگیرد. این شرایط مرا به یاد بازی مارپله می اندازد که زمانی که مار ما را نیش می زند دوباره به نقطه اول خود بر می گیردم. از دیدگاه من احیا و انحلال پی در پی این سازمان بسیار شبیه به این بازی شده است.
به صراحت عنوان میکنم که هر زمان که طوفانی از فروش نفت و درآمدهای نفتی در کشور رخ داده سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز از بخش اقتصاد کشور رخت بربسته است و این سازمان هرگز نتوانسته در برابر وسوسه سیاستمداران مقاوت کند و به ناچار عقب نشینی کرده و در نتیجه ماموریت خود را با نتایج خوب به پایان برساند. از دیدگاه من اگر چه این سازمان دوباره احیا شده است، اما دیری نمی پاید که در آینده دوباره با انحلال و لغو رو به رو خواهد شد.
ماهیت تشکیل این سازمان چه بوده است؟
ماهیت و روح تشکیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی در سال 1315 بوده و اگر توجه کنیم متوجه خواهیم شد که هدف اصلی سازمان این بوده که مازاد درآمدهای نفتی ایران را به پروژههای عمرانی و سرمایهگذاری هدایت کند تا بتوانیم زندگی مرفهای داشته باشیم، اما براستی آیا تاکنون چنین اتفاقی افتاده است؟
تمام مطالعات اقتصادی و آمارهای ارائه شده نشان میدهد که کل درآمدهای نفتی حدود 2 هزار میلیارد دلار بوده است و درآمدهای ارزی داشته ایم که البته به همین میزان نیز انرژی رایگان به اقتصاد کشور تزریق کردهایم. اگر قرار بود این درآمدها به سرمایه گذاری های مولد تبدیل شود باید تاکنون 100 هزار میلیارد دلار درآمدهای مازاد کسب میکردیم، در حالی که به هیچ عنوان چنین اتفاقی نیفتاده است و به نوعی اقتصاد کشور از بیماری های مختلف رنج میبرد.
زمانی که ما به چنین جمع بندی های نمیرسیم، نشان میدهد که اهداف مورد نظر این سازمان تحقق پیدا نکرده و قادر نبودهایم از درآمدهای نفتی استفاده کنیم. واقعیت این است که عوامل اصلی در تشکیل روند سرمایه در کشور به قدری زیاد و متنوع بوده است که به هیچ عنوان سازمان مدیریت و برنامه ریزی نتوانسته در برابر این عوامل و امواج نیرومند مقاومت کند. زمانی که درآمدها در کشور به هر دلیلی رشد یافته است سازمان برنامه به ناحق کنار زده شده است و من می ترسم که اگر توافقات هسته ای به نتیجه برسد باز هم این سازمان به راحتی کنار گذاشته شود.
در آن دوره ای که محمود احمدی نژاد با درآمدهای نفتی بی شمار منش پوپولیسم خود را ادامه داد و نهاد پارلمان را کنار گذاشت این نیروهای مادی بودند که با قدرت به این اتفاق کمک کردند. نیروهای مالی نشات گرفته از درآمدهای نفتی همانند زلزله 8 ریشتری میمانند که نهادها، سازمان ها، افکار قدرتمند در مقابلشان نتوانسته اند مقاومت کنند و فرو ریخته اند.
به نظر من حتی اگر امشب قیمت نفت مثلا به 100 دلار برسد، گرایشهای انقباضی در اقتصاد رخت میبندند و گرایشهای انبساطی رشد میکنند و این در حالی است که حتی رئیس جمهور هم تمایلی به این تغییر گرایش نداشته باشد، مجلس و رهبری فشار می آورند. از سوی دیگر این میل به بی انضباطی های مالی در اواخر مجلس ششم شکل گرفت.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی از دیدگاه شما باید چه ویژگی داشته باشد؟
رئیس این سازمان باید کاملا تحت کنترل رئیس جمهور باشد و البته از دیدگاه من حیف است که آقای نیلی رئیس این سازمان شود زیرا نیلی تاکنون نشان داده است که چقدر می تواند در زنده کردن اقتصاد کشور موثر باشد.