مادران شاغل کلید توسعه خانواده و جامعه
حتی امروز در بسیاری از کشورهای صنعتی دنیا، خانوادهها تمایل بیشتری به داشتن فرزند پسر دارند زیرا این دیدگاه وجود دارد که مردان در فعالیتهای اقتصادی موفقتر هستند و میتوانند حامی مالی بهتری برای خانوادهها به خصوص در دورههای سالمندی باشند. ولی مطالعات انجامشده توسط دانشگاه مریلند آمریکا نشان میدهد که این دیدگاه نادرست است و سرمایهگذاری روی آموزش و اشتغال دختران هم میتواند منافع اقتصادی زیادی داشته باشد.
آمارها نشان میدهد در قرن بیست و یکم میلادی زنان نسبت به مردان در تحصیل موفقتر هستند و در هنگام وارد شدن به فعالیت اقتصادی هم موفقیت بیشتری دارند. معمولاً زنان در سالهای مختلف آموزشهای لازم برای ورود به فعالیت اقتصادی را میبینند و به همین دلیل شرایط مناسبی برای وارد شدن به فعالیت اقتصادی دارند.
کائن هارولد استاد یکی از پژوهشگران دانشگاه مریلند در مورد یافتههای این کار تحقیقاتی گفت: «افزایش اشتغال زنان در کشورهای صنعتی و ثروتمند عامل اصلی رشد اقتصادی و توسعه صنعتی در این کشورها بوده است. این مطالعه که طی 20 سال گذشته انجام شده است نشان داد زنان میتوانند زمینه را برای افزایش درآمد خانوادههایشان فراهم آورند و مهمتر اینکه بخش زیادی از درآمد زنان در خانواده صرف تحصیل فرزندان و ارتقای سطح آموزشی آنها میشود. به همین دلیل اشتغال زنان هم برای جامعه مفید است و هم به نفع خانواده هستهای آنهاست. زنان شاغل مشارکت بیشتری در افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی خود دارند و این نرخ بالای مشارکت میتواند زمینهساز توسعه تکنولوژیکی و فنی در کشور شود.»
در این مطالعه با وجود تاکید بر اهمیت خانهداری و بچهداری که بسیاری از زنان دنیا از آن به عنوان اصلیترین وظیفه خود یاد میکنند، آمده است: «در سالهای گذشته همواره سطح درآمد زنان از مردان کمتر بوده است و این در بخش اعظمی از مشاغل مشاهده میشود. از طرف دیگر شمار زنانی که ریاست شرکتهای بزرگ را بر عهده دارند بسیار کم است و این نشان میدهد هنوز در دنیای صنعتی هم اهمیت حضور زنان و برابری حقوق آنها در فعالیت اقتصادی به طور کامل مدنظر قرار نگرفته است. اگرچه این تبعیضها طی سالهای اخیر خیلی تغییر کرده است ولی تا برابری کامل حقوق زن و مرد در بازار کار فاصله زیادی وجود دارد.»
البته قوانین دولتی هم میتواند حامی بزرگی برای زنان باشد و از حضور آنها در فعالیت اقتصادی حمایت کند. برخی از مخالفان افزایش اشتغال زنان معتقدند افزایش حضور زنان در فعالیتهای اقتصادی باعث میشود تا نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در کشور افزایش یابد ولی اثرات خارجی منفی زیادی دارد که از جمله آنها کاهش نرخ فرزندآوری آنهاست. مطالعات انجامشده در دانشگاه مریلند این دیدگاه را کاملاً رد کرده است. طبق این مطالعه در دو کشور آمریکا و سوئد که نرخ اشتغال زنان بسیار بالاست، شمار فرزندان خانوادهها بیشتر از کشورهایی از قبیل ژاپن و ایتالیاست. دلیل این مساله حس استقلال زنان، حمایتهای دولتی از زنان در نگهداری از فرزندان و خدمات آموزشی رایگان است که سبب میشود نرخ زاد و ولد در نتیجه اشتغال زنان آسیب نبیند.
برخی دیگر از منتقدان این سیاست میگویند زنانی که شاغل هستند و باید مدت زمان مشخصی را در محیط کار خود بگذرانند و مسوولیتهای بزرگ دارند فرصت کمتری برای رسیدگی به فرزندان خود دارند. اینان معتقدند افزایش اشتغال زنان باعث تحمیل هزینه عاطفی به فرزندان خانواده میشود و به دنبال آن نسل آینده آسیب میبیند. اما مطالعات دانشگاه مریلند نشان میدهد این دیدگاه نادرست است. سوزان بیانچی پژوهشگر ارشد دانشگاه مریلند آمریکا میگوید: «اشتغال زنان در سالهای 1965 تا 1970 در آمریکا بسیار کمتر از سال 2010 میلادی و سالهای بعد از آن بود. مطالعات نشان میدهد مادران در سال 1965 میلادی دقیقاً همان اندازه برای فرزندان خود وقت میگذاشتند که مادران شاغل سال 2013 میلادی برای فرزندانشان وقت میگذارند. افزایش میزان اشتغال زنان و افزایش ساعات کاری آنها، نه اینکه هزینهای برای فرزندان داشته باشد بلکه این دسته از زنان تنها با کمتر کردن از زمان لازم برای کارهای خانه، زمان لازم برای استراحت و تفریح میتوانند به امور بچهداری و مسوولیتهای شغلی خود برسند. این مطالعه تاکید کرد فرزندان مادران شاغل هم از نظر مالی و هم از نظر تحصیلی و هم از نظر عاطفی در وضعیت بهتری قرار دارند زیرا مادران بر اهمیت توجه به تمامی مسائل و نیازهای مرتبط با فرزندانشان واقف هستند.
دنیای زنان
در سالهای اخیر کشورهایی مانند ژاپن و ایتالیا و آلمان مشکلات زیادی به دلیل افزایش سن ساکنان و کاهش نرخ تولد داشتند. در این کشورها زنان نسبت به آمریکا کمتر شاغل هستند و اغلب زنان رسیدگی به امور منزل را بر اشتغال ترجیح میدهند. مطالعات نشان میدهد اگر این جمعیت بزرگ از کشورهای مذکور وارد فعالیتهای اقتصادی شوند، بتوانند کسب درآمد کنند و به دنبال آن رشد اقتصادی را برای کشورشان به ارمغان بیاورند هم به نفع اقتصاد خانواده آنهاست و هم میتواند به اقتصاد کشور کمک کند.
از طرفی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دنیا سطح آموزش زنان کمتر از مردان است. زنان در این کشورها کمتر وارد سیستم آموزشی میشوند و حتی اگر وارد شوند تا مقاطع بالا پیش نمیروند. مطالعات نشان میدهد اگر زنان بتوانند از سطح آموزش لازم برای متناسب کردن تواناییهای خود با نیازهای بازار کار بهره بگیرند، خواهند توانست کمک بزرگی برای رشد اقتصادی کشور خود باشند. مطالعات انجامشده توسط دانشگاه مریلند آمریکا نشان میدهد زنان تحصیلکرده بهرهوری بالاتری دارند و توانایی پرورش فرزندان تحصیلکردهتر و سالمتری را دارند. همچنین اگر حمایتهای دولتی هم وجود داشته باشد و حمایت از فرزندان در زمان اشتغال مادران انجام شود، نرخ فرزندآوری هم تحت تاثیر اشتغال زنان قرار نمیگیرد.
طبق این مطالعه نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران در سالهای گذشته کمتر از 15 درصد بوده است و ایران در میان 150 کشور مورد مطالعه از نظر نرخ مشارکت اقتصادی زنان در جایگاه 137 قرار گرفته است. این در حالی است که سطح آموزش و تحصیل زنان در این کشور بسیار بالاست و سهم بالایی از زنان ایران تحصیلات دانشگاهی دارند. در این شرایط اگر نیروی کار زنان در اقتصاد به کار گرفته شود زمینه برای رشد اقتصادی در کشور فراهم میشود و نرخ رشد اقتصادی هم افزایش خواهد یافت و اقتصاد میتواند رونق را تجربه کند.