نگاه اقتصادی به آب ضرورت توسعه پایدار
پدرام سلطانی/ نایب رئیس اتاق ایران
تغییرات اقلیمی با سرعت بی سابقه ای در حال رشد است و این امر تبعات جدی بر طبیعت و زندگی ساکنین زمین خواهد داشت. کشور ایران نیز به همراه دیگر کشورهای جهان دچار تغییر اقلیم و گرمایش زمین شده است. اما مسئله مهمی که در این میان کشور ایران را دچار چالش جدی کرده است، کاهش منابع آب با توجه به مسئله تغییر اقلیم است. کاهش منابع آبی که در حال حاضر به عنوان بحران آب بر سر زبانها افتاده است، نگاه اقتصادی به آب؛ مهمترین عنصر زندگی را ضروری میکند.
ارزش آب در کشورهای خشک و نیمه خشک مانند کشور ما، بیش از کشورهای پر آب است. اصولاٌ علم اقتصاد بر پایه کمیابی منابع شکل گرفته است، بنابراین نگاه اقتصادی به منابع کمیابی چون آب همواره می بایست وجود داشته باشد. متاسفانه تاکنون علی رغم کم آبی در ایران براساس اصول اقتصادی مدیریت بر منابع آب صورت نگرفته است. آب در کشور ما بسیار ارزانتر از کشورهای پر آبی است که هیچگونه محدودیتی در منابع آب شیرین ندارند. هرچند طی یکی دو سال گذشته حساسیت نسبت به این موضوع در بین مردم و مسئولین بوجود آمده است، ولی هنوز برنامه ریزی درست و جامعی برای مدیریت مصرف آب با نگاه علمی و اقتصادی در کشور صورت نگرفته است. به اعتقاد من در جریان قانون هدفمندی یارانه ها، مهمترین منبعی که باید در جهت هدفمندی به آن توجه شود و در اولویت قرار گیرد، یارانه پرداختی به آب می باشد چرا که ما محدودیتی به مانند آب در حاملهای انرژی در مقایسه با دیگر کشورها نداریم. یارانه دادن به آب در کشوری که اصلی ترین بحرانش کمآبی است، بهدور از عقلانیت است.
در شرایط امروز، مخاطره بحران آب، کمتر از تحریم و مسائل ناشی از آن نیست؛ حتی اگر بحث تحریم به مسائل جدی تر و وخیم تری منجر می شد. بعید نیست مشکلاتی نظیر تنش اجتماعی، نا امنی و جنگ را در دهه های آینده در خصوص آب در منطقه داشته باشیم. ممکن است به واسطه کمبود منابع آب با کشورهای همسایه بر سر حقابه خود دچار بحران و تنش شویم.
برای کنترل بحران های احتمالی جدید آنهم در سطح ملی و منطقه ای، زمان آن رسیده که دولت و مجلس اهتمام جدی به مدیریت منابع آبی کشور داشته باشند و اولویت خود را مقابله با خشکسالی و انطباق با تغییر اقلیم قرار دهند و با اتخاذ سیاستها و برنامه ریزیهای جامع در مقاطع کوتاه، میان و بلند مدت تلاش خود را صرف به حداقل رساندن تاثیر تغییر اقلیم بر منابع آب و مهار فرونشست و کلوخیدن دشت های ایران و بیابان زایی داشته باشند.
افراط در استفاده از آب و نگاه تک بعدی به توسعه در بخش کشاورزی سبب شده تا وضعیت آبی ایران در مخاطره ی جدی قرار گیرد. با توجه به میزان هدر رفت آب در بخش کشاورزی (70 درصد) متاسفانه به جهت ارزانی آب تاکنون نتوانستیم از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی حرکت کنیم. اساسا چیزی که ارزان باشد صرفه جویی در آن معنایی پیدا نمی کند. سرمایه گذاری در کاهش مصرف آب توجیه اقتصادی برای کشاورز نداشته است بدین جهت مبادرت به این کار نکرده است. اگر نگاه اقتصادی به آب داشته باشیم قیمت را به نوعی تغییر خواهیم داد که سرمایه گذاری در بهینه سازی مصرف آب توجیه اقتصادی پیدا کند. اگرچه برای بهینه سازی مصرف آب در کشاورزی، همزمان با تغییر قیمت آب، باید یارانه پرداخت شود چرا که نمی شود یک شبه قیمتها را بالا برد تا آنجا که خود کشاورزی مقرون به صرفه نباشد.
اصلاح الگوی کاشت، صنعتی کردن کشاورزی و استفاده از سیستم ها و فن اوری مکانیزه، کاهش یارانه پرداختی به آب و در نهایت حذف آن در همه بخش ها و دادن یارانه برای تغییر الگوی آبیاری، توجه به مفهوم آب مجازی در تجارت محصولات کشاورزی و الگوی کشت، توجه به بازیافت آب از آبهای مصرفی، فاضلاب ها و پسابها، تصفیه آنها و وارد چرخه مجدد مصرف کردن از جمله اقداماتی که در کوتاه مدت و میان مدت مدت شاید بتوان به عنوان راههای برون رفت از این بحران نام برد. یکی از عاجل ترین اقدامات در حال حاضر تغییر در الگوی کاشت با پرورش محصولاتی سازگار با شرایط اقلیمی است. مثلا در خصوص کشت گندم میباید سریعتر این تغییر الگو صورت گیرد.
از آنجا که گندم محصولی استراتژیک محسوب می شود و نمی توان همه گندم مورد نیاز را از خارج وارد کرد، و به جهت مدیریت ریسک می باید بخشی از این محصول در داخل کشور تولید شود. اما برای این اقدام نیز باید سیاستهای خاص خود اندیشیده و بکارگرفته شود. گندم در دو کشت آبی و دیم صورت می گیرد. با توجه به قیمت تمام شده کشت گندم در ایران با درنظرگرفتن ارزش اکولوژیک آب درست آن است که کشت آبی گندم به حداقل برسد و کشت دیم بیشتر مد نظر باشد.
در همین راستا، با فراگیر شدن چالش بحران آب، بحث تعطیل نمودن کشاورزی در ایران به خصوص از جانب کارشناسان محیط زیست بیش از پیش مطرح می شود. با نگاه زیست محیطی و آینده نگر برای حفظ این منابع ارزشمند؛ آب و خاک، تعطیلی بخش عمده ای از کشاورزی ایران منطقی و خیرخواهانه به شمار می اید. بی شک کشاورزی اگر بخواهد با شیوه سنتی امروز ادامه پیدا کند، حداکثر چندسالی دوام خواهد داشت و بالاجبار تعطیل خواهد شد. اما با تعطیلی کشاورزی چه تدبیری برای بیکاری شاغلان در این بخش اندیشیده شده است؟ با درنظر گرفتن جوانب اثرات و مخاطرات ناشی از این تصمیم ریشه ای و رادیکال، باید تصمیم بینابینی، اقتضایی در این خصوص گرفته شود.
هر چند سهم کشاورزی در تولید ناخالص داخلی حدود 9 درصد است اما قریب به بیست درصد در اشتغال کشور سهم دارد . در شرایط کنونی کشور که بیکاری با آثار و تبعات منفی اجتماعی و امنیتی فراوان از مخاطرات کشور می باشد، هر تصمیمی در رابطه با کشاورزی باید با مطالعه و احتیاط صورت گیرد. بدین جهت در کوتاه مدت اقداماتی که در بالا اشاره شد باید با سرعت و جدیت بیشتر عملیاتی شود تا با آماده شدن شرایط در چند سال آینده برای ورود سرمایه گذار خارجی و با ثبات در فضای اقتصادی کشور، در سالهای پیش رو، با چرخش تدریجی اشتغال کشور از کشاورزی به صنعت و ایجاد صنایع کاربر بجای صنایع سرمایه بر سعی شود وضعیت اشتغال در کشور مدیریت شود و بدین روش به تدریج بار اشتغال و اقتصاد معیشتی از دوش روستاییان و محیط زیست ایران برداشته شود.
همچنین یادآوری این نکته ضروری است که در حال حاضر مشکل آب، مشکل تنها دولت نیست و همراهی همه بخش های جامعه، دستگاههای دولتی، سازمانها و تشکل ها و مردم را می طلبد. جلب اعتماد مردم به خصوص کشاورزان، آموزش و توانمندی سازی این قشر به عنوان بازوی اجرایی کنترل منابع آبی به نوعی تضمین کننده اجرای طرح های توسعه پایدار منابع آب به شمار می آید.