کافی است یکی از اپلیکیشنهای جدید را روی تلفن همراه نصب کند و از پستهایی که کاربران پشت هم کپی میکنند، اوضاع و احوال را دریابند.
باب شوخی بر سر اتفاقات اقتصادی، بعد از ظهور اپلیکیشنهای جدید باز نشد. قبلتر، وقتی گوجهفرنگی رکورد دو هزار تومان و سه هزار تومان را زد، این رییس دولت دهم بود که با توصیه به مردم برای خرید از محلهشان، تنور شوخیهای اقتصادی را داغ کرد.
همان روزها وقتی از اکبر عبدی پرسیدند چرا کمکار شدهیی؟ گفت: طنز وقتی جواب میدهد که گوجه فرنگی دو هزار تومان نباشد. حالا اما از پس توفان تورمی سالهای ٩٠ و ٩١، نرمافزارهایی مانند وایبر، بازار شوخی با اقدامات اقتصادی دولت و اتفاقات اقتصادی، جامعه را داغ کرده است.
توی پراید نشسته بودیم...
تب شوخی با گوجه فرنگی و نان کمی اندکی خوابیده، همان طور که تب شوخی با پسته و پراید به لرز نشسته است. پراید حالا مدتهاست که قیمت ٢٠ میلیون تومان را پشت سر گذاشته است و پسته نیز بر همان قیمت کیلویی چند ده هزار تومان جا خوش کرده اما حساسیت کسی به این دو دیگر جلب نمیشود.
آن روزها جوکی میان مردم دهان به دهان میگشت، «توی پراید نشسته بودیم و پسته میخوردیم که...، معلومه پولداریم یا تعریف کنم چی شد؟» اینبار پس از شوخی وایبری با نان و گوجه اما کار فراتر رفته و کل موضوع گرانی و تورم دستمایه طنزها و شوخیهای کلامی شده که موبایل به موبایل میچرخد. به نظر میرسد شوخیهای مردم با اقدامات اقتصادی و مسوولان و اتفاقات روز، وارد مرحلهیی تازه از حیات خود شده است.