سرنوشت محمدهاشم پسران آنگاه به اقتصاد گره خورد که در آزمون بورسیه بانک مرکزی پذیرفته شد و درس مهندسی نفت در دانشگاه آبادان را رها کرد و به تهران آمد. در مصاحبه بورسیه نفر اول شد و برای تحصیل به انگلستان رفت و اقتصاد خواند. او امروز مطرحترین اقتصاددان فارسیزبان است که گفته میشود شایستگی دریافت جایزه نوبل اقتصاد دارد. این اقتصاددان شیرازی تجربه مدیریت در بانک مرکزی ایران را هم دارد. با او درباره کتاب حسنعلی مهران و اوضاع اقتصادی ایران در دهه 50 گفتوگو کردهایم.
■■■
در سوابق شما اشاره شده که در دورهای به عنوان رئیس اداره بررسیهای اقتصادی بانک مرکزی فعالیت میکردید. چطور شد که به بانک پیوستید؟
«محمدمهدی سمیعی» که دو دوره در سالهای 1343 تا 1348 و 1349 تا 1350 ریاست بانک مرکزی ایران را بر عهده داشت، علاقه زیادی نشان میداد که جوانان ایرانی را برای فراگیری علوم اقتصادی و حسابداری به دانشگاههای معتبر جهان اعزام کند. او خود جزو جوانانی بود که در سال ۱۳۱۴ برای ادامه تحصیل راهی دانشگاههای معتبر دنیا شدند. بر اساس این سنت در همان سالها که محمدمهدی سمیعی سکان بانک مرکزی را در دست داشت، من به همراه 11 دانشجوی جوان برای ادامه تحصیل به انگلستان و شهر منچستر اعزام شدیم. ابتدا ریاضیات در سطح A را خواندیم و بعد وارد دانشگاه شدیم. هدف اصلی ما تحصیل در رشته اقتصاد نبود. اینطور نبود که ما بدانیم مثلاً اقتصاد علم خوبی است و بهتر است برویم یاد بگیریم. اتفاقاً آن زمان در ایران اقتصاد بیشتر به صورت ادبی تدریس میشد تا به صورت ریاضی و علمی و در نتیجه افراد کشش نداشتند که اقتصاد بخوانند. اما از آنجا که میخواستند ما را به عنوان حسابدار خبره تربیت کنند گفتند بهتر است اول اقتصاد بخوانید بعد حسابدار شوید. اتفاقاً 9 نفر از میان گروه ما همین کار را کردند و حسابدار خبره شدند و اکثراً خیلی هم موفق بودند. اما سه نفر دیگر یعنی من و آقای باغشمالی و آقای اسد منجمی راه دیگری را رفتیم. من به کمبریج رفتم که دکترای اقتصاد بخوانم. خوشبختانه بانک مرکزی به من اجازه داد. آقای خداداد فرمانفرمائیان که آن موقع قائممقام بانک بود شخصاً این اجازه را به من داد. واقعاً خیلی مهم بود که ایشان این اجازه را به من دادند چون دیده بودند که من درسم خوب است و در دانشگاه انگلستان در دوره لیسانس نفر اول شدهام و فکر کردند لازم است به این جوان اجازه داده شود به جای حسابداری، تحصیلش را در رشته اقتصاد ادامه دهد. به هر حال آقای باغشمالی به یوسیالای، دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس رفتند و دکترای اقتصاد خواندند و آقای اسد منجمی به دانشگاه هاروارد رفتند و دکترای آمار گرفتند. آقای دکتر منجمی بعداً رئیس اداره بررسی آمار در بانک مرکزی شده بود و مدتها از افراد بسیار مهم و اثرگذار بانک مرکزی بود. ایشان بعدها به واشنگتن رفت و در صندوق بینالمللی پول فعالیت داشت. من هم بر اساس تعهدی که داشتم به بانک مرکزی برگشتم و مشغول به کار شدم.