اقتصاد ایران از دیدگاه صندوق بین المللی پول
نهادهای اقتصادی معتبر بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول و همچنین کارشناسان ارشد آنها، دارای گزارشها و ارزیابیهای تحلیلی- راهبردی در خصوص وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی کشورهای عضو هستند. آشنایی با دیدگاهها و نقدهای این نهاد و کارشناسان مربوطه، میتوانند برای دستاندرکاران فعالیتهای اقتصادی کشور حائز اهمیت باشد. در این نوشتار، نسبت به ارائه دیدگاههای مدیر منطقهای (خاورمیانه و آسیای میانه) صندوق بینالمللی پول در خصوص چالشهای اقتصاد ایران اقدام گردیده است.
1- چالشهای اقتصاد ایران
«تورم»، «خروج از رکود و دستیابی به رشد مثبت اقتصادی»، «حرکت از اقتصاد ساکن و وابسته به نفت به سمت اقتصاد پویا بدون اتکا به منابع نفتی»، «افزایش بهرهوری برای تولید و اشتغال»، «اصلاحات لازم در خصوص یارانه انرژی» چالشهای اصلی اقتصاد ایران هستند.
2-رکود تورمی
1-2-در حال حاضر برخی از کشورها دارای تورم بالا هستند و برخی دیگر، با مشکل رکود مواجه هستند. اما مشکل رکود تورمی در بین 188 کشور عضو صندوق بینالمللی پول تنها به ایران اختصاص دارد. منشا اصلی پیدایش این وضعیت به شوکهای داخلی و خارجی وارد شده به اقتصاد بازگشت دارد.
2-2- اجرای نادرست برخی از سیاستگذاریها نظیر نحوه اجرای هدفمندی یارانهها، اقتصاد ایران را با شوک داخلی مواجه کرد. باید منابع حاصل از هدفمندی یارانهها در حمایت از تولید داخلی مصرف میشد، تا این بنگاهها بتوانند در مقابله با شوکها خود را تعدیل کنند. اما این منابع عاملی برای افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم شد. در همین خصوص باید به راهکار نادرست «تزریق نقدی با هدف حمایت از بنگاهها و خروج از رکود» نیز اشاره داشت. چرا که این راهکار در واقع مشکل یک بخش اقتصاد را به بخش دیگری منتقل خواهد کرد.
3- هدفمندی یارانهها
1-3- از من سوال شده است که چرا صندوق بینالمللی پول تا این حد از اصلاحات یارانهای ایران پشتیبانی
کرده است. اصلاحات یارانهای در ایران گامی مهم و رو به جلو بود که نمونه خوبی برای کشورهای دیگر است. این اصلاحات نشان داد که تقسیم در ثروت نفت را میتوان از راههای کارآمدتری نسبت به توزیع یکسان یارانههای انرژی به ثمر رساند. این پروژه همچنین نمونهای نادر از طرحهای اصلاحی توسعهیافته در داخل بود. شاید نکته مهمتر آن است که این اصلاحات موجب تغییر دائمی این باور همگانی شد که قیمتهای انرژی در یک کشور بزرگ تولیدکننده نفت باید پایین بماند. هرچند طراحی اصلاحات یارانهای در ایران نوآورانه بوده است، ولی دشواریهای اجرایی آن و سیاستهای ناسازگار اقتصاد کلان موجب تحلیل رفتن موفقیت مرحله نخست اصلاحات شد. همچنین اجراییشدن تحریمهای بینالمللی بهطور قابلتوجهی موجب شدت گرفتن این مشکلات شد. در مرحله اول اصلاحات، انتظارات موجود را برآورده نکرد. رشد اقتصادی بهطور قابلتوجهی کندتر شد، تورم دو برابر گردید و ارزش پول رایج داخلی بسیار کاهش یافت. مصرف انرژی در ماههای اول اصلاحات قدری کاهش یافت، ولی سپس دوباره رو به افزایش نهاد.
2-3- در حال حاضر در برخی از کشورها، 50 درصد از بودجه صرف یارانه انرژی میشود. هماکنون 460 میلیارد دلار یارانه انرژی در جهان پرداخت میگردد که حدود نیمی از این مبلغ، مربوط به «کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا» است. در کشورهایی که به انرژی یارانه میدهند، افراد با درآمد بالا بیشتر از سایر اقشار جامعه از یارانه انرژی منتفع میشوند؛ بهطوریکه 70 درصد یارانهها به جیب 20 درصد از افراد ثروتمند جامعه میرود.
4-عوامل موفقیت اجرای طرح اصلاح قیمتی در سایر کشورها
1-4-در سالهای گذشته، 22 کشور به اصلاحات قیمتی در حاملهای انرژی روی آوردهاند. در این مسیر برخی از کشورها موفق بوده و برخی دیگر ناموفق بودهاند.
2-4- یکی از عوامل موفقیت،« تدریجی بودن اصلاحات قیمتی» بوده است. «اطلاعرسانی مناسب» نیز از دیگر عوامل موفقیت این طرح است. مسوولان دولتی باید این موضوع را تشریح کنند که یارانه انرژی میتواند موجب ارتقای آموزش، بهداشت، اشتغالزایی و کمک به اقشار تهیدست جامعه شود. «ایجاد تمهیداتی برای اقشار آسیبپذیر جامعه» در اجرای اصلاح قیمت انرژی از دیگر عوامل موفقیت طرح محسوب میشود. ما میخواهیم یارانه افراد ثروتمند را کاهش دهیم و باید این منابع را با روشهای موثری صرف حمایت از افراد کمدرآمد کنیم. به بیان دیگر حمایت از اقشار کمدرآمد باید جایگزین انرژی ارزان در جامعه شود.
5-ایران بهعنوان اقتصاد نوظهور آتی
رئیسجمهوری ایران اظهار امیدواری کردند که ایران بازار «نوظهور» بعدی خواهد بود. اگر به پتانسیلهای ایران توجه کنیم، امکان تحقق این امر وجود دارد. اما پرسش این است که چگونه میتوان سریعتر به این هدف دست یافت؟ برای پاسخ به این پرسش چند نکته مطرح است:
1-5- اولین مساله مدیریت مناسب حاملهای انرژی است. نکته اصلی در اصلاح یارانهها آن است که اصلاح قیمتی، باید همراه با اصلاح و افزایش کارآیی در بنگاهها باشد، تا آنها بتوانند افزایش قیمت انرژی را تحمل کنند. برای موفقیت، باید هر دو اصلاح با هم انجام شود.
2-5- مساله دیگر، اصلاحاتی است که باعث افزایش رشد اقتصادی خواهد شد. ایران به مدلی نیاز دارد که بتواند با بالا بردن بهرهوری، رشد پویای بنگاهها را حفظ کند. اصلاح فضای کسب و کار میتواند سنگ بنای این مدل باشد که سرمایهگذاری داخلی و خارجی را حفظ میکند.
6-حل مسئله بیکاری دغدغه اصلی اقتصاد ایران
1-6-دغدغه اقتصاد ایران، ایجاد شغل برای نسل جوان است. آنچه باعث شد جوانان در بهار عربی به خروش افتند، فقدان آینده برای آنان بود. اجماع عمومی در یک کشور تنها زمانی رخ میدهد که افراد آینده مطلوبی را برای خود به تصویر کشند.
2-6- برخلاف بقیه دنیا، در کشورهای خاورمیانه رابطه بین میزان تحصیلات و نرخ بیکاری مستقیم است. یعنی هر چه میزان تحصیلات بالاتر میرود، نرخ بیکاری هم به تبع آن افزایش مییابد. این مشکل هم ناشی از عدم هماهنگی سیستم آموزشی و نیازهای شغلی بازار کار است که البته کشورهای بسیاری بودهاند که این مشکل را حل کردهاند. با وجود این نباید از یاد برد که بدون رشد اقتصادی نمیتوان مشکل بیکاری را حل کرد.