پوپولیسم در اوج
سعید لیلاز
روزنامهنگار اقتصادی
وقتی چند هفته پیش در جریان واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به خودروسازان قرار گرفتم به یاد یکی از یادداشتهایم در «دنیای اقتصاد» افتادم که در آن به این پرسش پاسخ داده بودم که آیا دولت حسن روحانی پوپولیست است یا خیر.
آن روز گفتم که هر دولتی بنا به شرایط مکان و زمان مجاز است تا حدی پوپولیست باشد و این موضوع میتواند تاکتیکی باشد که دولتها برای اینکه از رقبای خود عقب نیفتند، آن را مورد استفاده قرار میدهند. پوپولیسم تا زمانی که به رویه تبدیل نشود (مانند دولت قبل) خالی از اشکال است و میتواند به عنوان یک تاکتیک مورد استفاده قرار گیرد، اما وقتی رویه شود، نمیتوان گفت که دولت هنوز بر مدار عقلانیت میچرخد. از سویی دیگر اینکه اعمال و رفتار پوپولیستی را کجا به کار گیریم و مخاطب ما چه دسته از افراد باشند، بسیار مهم است.
متاسفانه دولت با مداخله در واگذاری استقلال و پرسپولیس به خودروسازان به اقدامی پوپولیستی و سرشار از زیان پرداخته که سبب میشود برخی عقلای قوم در دیدگاه خود نسبت به دولت مردد شوند. یادم میآید چندی پیش نیز دکتر غنینژاد با اشاره به عملکرد دولتمردان در خصوص قیمتگذاری و سرکوب قیمتها گفته بودند که رفتارها عوض نشده و این دولت نیز راه گذشتگان را طی میکند و اعلام کرده بودند که اصرار دولت به ادامه این رفتارها او را سرخورده کرده است.
این سرخوردگی با توجه به تصمیمهای عجیب و غریبی که برخی دولتمردان در حوزههای مختلف انجام میدهند رو به گسترش است و در این میان واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به ایران خودرو و سایپا از آن دست تصمیمهای پوپولیستی نادرستی است که خودروسازان را وارد تله بزرگی خواهد کرد.
شاید برخی بگویند که این دو باشگاه سالانه بیش از 20 میلیارد تومان هزینه ندارند که با توجه به گردش مالی چندهزار میلیارد تومانی آنها در سال، مبلغ بسیار ناچیزی است. آنها درست میگویند اما متوجه آن نیستند که از این پس هر کدام از این دو خودروساز خطایی داشته باشند همگان به کنایه خواهند گفت که شما چرا بلدید به فلان بازیکن پرداختهای میلیاردی داشته باشید، اما نمیتوانید خودرو با کیفیت بسازید و با قیمت مناسب آن را روانه بازار کنید.
کاری که دولت کرد و بالاجبار خودروسازان را موظف کرد تا استقلال و پرسپولیس را بخرند آنچنان ضرری را متوجه آنها میکند که شاید هیچ پدیده دیگری نمیتوانست چنین اخلالی را در روند کاریشان بروز دهد.
بهتر است این حقیقت را درک کنیم که صنعت خودرو ایران در 37 سال گذشته یک بدهکاری بزرگ به مردم ایران دارد. مردم به دلیل اجحافهایی که در گذشته به مردم کردهاند از تولیدکنندگان خودرو دلخوشی ندارند. آنها در طول این سالها مردم را در صف گذاشتند، بدقولی کردند، ضرر و زیان رساندند و در نهایت محصولی با دهها عیب و ایراد به مصرفکنندگان دادند که این نوع رفتار باعث شد یک بدبینی بزرگ در میان مردم نسبت به خودروسازان صورت گیرد.
این بدبینی نه تنها از ذهن مردم پاک نشده بلکه در ذهنشان برای همیشه نقش بسته است. خودروسازان در ایران با توجه به این سابقه، ذهنیت خوب را ایجاد نکردند و عملکرد قابل دفاعی را از خود نشان ندادند. به همین دلیل است که اگر آنها باشگاهداری دو تیم پر از حاشیه و مشکل را بر عهده گیرند، حاشیه و مشکل آنها نیز به کل سیستم آنها سرایت خواهد کرد.
از فردا هر خودرو ساز که پول قطعهساز را پرداخت نکند، آنها خواهند گفت که چرا پول دارید به فوتبالیستها و مربیان بدهید، اما قادر نیستید بدهیتان را به ما تسویه کنید.
کارشناسان خواهند پرسید چرا صنعتی که سه هزار میلیارد تومان بدهی بانکی دارد و بابت این بدهی بهره بالایی را به بانکها میدهد و در کار خود مانده، دولت کار نامربوط دیگری را بر عهدهاش گذاشته است.
به نظر میرسد گاهی وقتها آنچنان دولت در پوپولیسم گوی سبقت را از رقیب میرباید که از اقدامات پوپولیستی موثر هم بازمیماند. شاید اگر دولت یارانه شیر را باز میگرداند تا مردم بتوانند شیر یارانهای مورد استفاده خود قرار دهند از منظر پوپولیسم قابل توجیهتر بود نه اینکه با دستور و ابلاغ به خودروسازان بخواهد که باشگاهداری دو تیم پر از مساله را بر عهده گیرند.
بیم آن میرود که این تصمیم دولت ضرری کاریتر از بقیه تصمیمهایش به خودروسازان وارد کند، چون همانطور که گفتم آنها را به تلهای خواهد انداخت که تبعات سیاسی و اجتماعی آن با توجه به عملکرد نامناسب خودروسازان در گذشته دامان آن را در آینده خواهد گرفت.