جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

جادوی اقتصاد

منشور خبری تحلیلی اقتصاد ایران و جهان

زندگی بر پایه اقتصاد

۷۹ مطلب با موضوع «تاریخچه اقتصاد جهان» ثبت شده است

 بزرگ‌ترین مهاجرت داوطلبانه مردم در سال‌های اخیر را می‌توان سال‌های بین 1850 تا 1914 دانست که سالانه حدود یک میلیون نفر خود را به جای جدیدی می‌رساندند. گزارش بانک جهانی در این مورد نشان می‌دهد حدود 10 درصد جمعیت جهان در این دوره زمانی در حال مهاجرت بوده‌اند، در حالی که امروز این نرخ به سه درصد رسیده است. افزایش روزافزون رفاه، کاهش هزینه‌های حمل و نقل و کاهش ریسک مهاجرت، همه کمک کردند تا در این دوره مهاجرت دسته‌جمعی امری آسان‌تر باشد و دقیقاً در همین زمان سیستم‌های رسمی صدور ویزا برای کنترل جریان مهاجرت مردم در سراسر مرزهای ملی پایه‌گذاری شد. اثرات دور اول مهاجرت را می‌توان در ترکیب جمعیتی بسیاری از کشورهای نیمکره غربی دید. در بخش دوم قرن نوزدهم، به عنوان مثال، نزدیک به 15 درصد جمعیت ایالات متحده خارجی متولد کشورهای دیگر بودند. اکثریت قریب به اتفاق این مهاجران از اروپا بودند به خصوص مهاجران ایرلندی و ایتالیایی و بعد از آن مهاجران روس، یهودیان شرق اروپا، چک، اسلواک، لهستانی و آلمانی. بیشتر شهروندان کنونی ایالات متحده محصول این دوره تاریخی هستند. در همان زمانی که مهاجرت در قرن نوزدهم از سمت اروپاییان به آمریکا افزایش یافت، مهاجران چینی و ژاپنی نیز شروع به آمدن به سواحل غربی آمریکا از هاوایی کردند اما همین موضوع با سیاست‌های محدود‌کننده مهاجران آسیایی که چینی‌ها، ژاپنی‌ها و در نهایت تمام مهاجران آسیایی در قرن بیستم را نشانه گرفته بود، همزمان شد. در همین حال، در جای دیگری از نیمکره غربی، کشورهای در حال توسعه‌ای مانند آرژانتین، برزیل و شیلی به دلیل تسهیل سیاست‌های مهاجرتی با موج بزرگی از مهاجران اسپانیایی و پرتغالی روبه‌رو بودند. که البته در این میان مهاجرانی از آلمان، بریتانیا، لهستان، چین و ژاپن نیز بودند.
این موج مهاجرت به دنیای جدید، واکنش‌های زیادی را هم در برابر مهاجران از سوی مردم بومی برمی‌انگیخت؛ در ایالات متحده مهاجران به دلیل جرم و جنایت، گسترش بیماری و تداوم فقر در مراکز شهری مورد سرزنش واقع می‌شدند. علاوه بر این مهاجران یک جمعیت بزرگ و خستگی‌ناپذیر را تشکیل داده بودند که به نظر برای هر نوع درگیری‌های اجتماعی آماده به نظر می‌آمدند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۶
مهدی اشرفی وند

کریستین روس برگردان منوچهر مرزبانیان

CommunebarricadeCharonne.jpg

مورخان بسیاری ”کُمون پاریس“ را در هیأت قیامی میهن پرستانه تحلیل کرده و ریشه حرکت بلافصل آنرا در مصادره توپ های گارد ملی در ماه مارس ۱۸۷۱ یافته اند. اما بنیادهای فکری این شورش، کهن تر از آن می نماید. از سال ۱۸۶۸ شهروندان در باشگاه های سیاسی و تجمعات مردمی در پایتخت خواستار «جمهوری جهان گستر» بودند.

در ماه آوریل ۱۸۷۱، در اوج جنبش ”کُمون پاریس“، هفت هزار تن از کارگران لندن در همبستگی با رفقای پاریسی خود تظاهراتی برپا داشتند و در اوضاع جوی وحشتناکی مسیری را از محلهClerkenwell Green ،‌که مطبوعات بورژوازی بریتانیا در آنزمان آنرا [به طعن] «”بِل ویل“* ما» می نامیدند، تا ”هاید پارک“ پیمودند. این راهپیمایان که دسته سیّار همنوازان آنان را همراهی می کرد، پرچم هائی مزیّن به شعارهای «زنده باد کُمون!» و «عمر جمهوری جهانی دراز باد!» سر دست گرفته بودند.

همان هفته، در آمفی تئاتر دانشکده پزشکی ”سوربُن“ که استادانش آنرا ترک گفته ــ وهمگی به ”ورسای“ گریخته بودند (۱) ‌ــ هنرمندان و استادکاران پاریسی (« همه قریحه های هوشمند هنری») به ”اوژن پوتیه“ گوش فرا داده بودند که مانیفست فدراسیون هنرمندان پاریس را می خواند که با این فراز یه پایان می رسید:‌«کمیته [مرکزی گارد ملی]، در باززائی، افتتاح زیبندگی فاخر کُمون، [تحقق]‌چشم انداز شکوهمند آتی و جمهوری جهانی آینده با ما همگام خواهد بود.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۷
مهدی اشرفی وند

سابینه کرگل برگردان شیرین روشار

Woman-on-the-teletype.jpg

پس از گذشت بیست و پنج سال، زندگی روزمره زنان آلمانی همچنان تحت شعاع برداشت های متفاوتی باقی مانده است که از نقش آنها که در دو سوی دیوار حاکم بود.با بهره مندی از روند اتحاد دو آلمان، اکثر جامعه شناسان شرط بسته بودند که شرایط زندگی زنان در شرق و در غرب آلمان در کوتاه مدت همآهنگ خواهد شد. پیش بینی ای بیش از اندازه خوشبینانه؟ در سال ٢٠٠٧، به طور نمونه، در غرب، تنها ١٦% مادرانی که بچه های ٣ تا ٥ ساله داشتند دارای شغلی تمام وقت بودند در مقابل ٥٢% در شرق آلمان. و اگر چه میزان زاد و ولد در جمهوری سابق دمکراتیک آلمان از این پس به اندازه غرب پائین است، اختلاف های شدید همچنان به جا مانده اند (١). چنین است در خصوص درصد زاد و ولد خارج از ازدواج : ٦١% در بخش شرقی در ٢٠٠٩، در مقابل ٢٦% در بخش غربی (٢).

جمعیت زنان ایالت های جدید (Länder)  به ویژه تحت تأثیر دگرگونی های اجتماعی و سیاسی ناشی از اتحاد دو آلمان قرار گرفتند. در آلمان شرقی سابق، مادرها، بر خلاف آلمان غربی، بدون دردسر زندگی خانوادگی و زندگی شغلی را با هم تطبیق می دادند. جذب شرق از سوی غرب موجب افزایش سرسام آور میزان بیکاری آنها شد، شیوه زندگی آنها و برنامه هایشان را بهم ریخت و اعتماد به نفس را از آنان سلب کرد.

در تمامی آلمان، مانند سایر نقاط اروپا، میزان فعالیت زنها از سالهای ١٩٥٠ به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته، اما در آلمان شرقی سابق این تحول به هیچوجه با آنچه در آلمان غربی دیده می شد، قابل مقایسه نبود. در اواخر سالهای ١٩٨٠، ٩٢% زنان آلمان شرقی سابق شاغل بودند در مقابل ٦٠% همسایگانشان در آلمان غربی. در این مورد، چشم انداز برابری دور نبود  – موردی تقریباً استثنائی در جهان. در حالیکه در غرب، زنان برنامه های زندگی شان را بر اساس طرح های کلی که همچنان آکنده از مجموعه تصاویر خانوادگی و پدرسالاری سنتی بود جهت می دادند، در شرق، استقلال اقتصادی آنها در مقابل همسرانشان امری بدیهی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۶
مهدی اشرفی وند

: برخی از علمای اقتصاد کلاسیک تمایزی بین جوامع فئودالی غرب و جوامع شرق می‌دیدند. 
از این عده آدام اسمیت، ریچارد جونز، جیمز هیل و استوارت میل از «نظام آسیائی» مالکیت ارضی و یا استبداد شرقی سخن می‌گویند، آنها به تأسیسات عظیم اداری برای بهره برداری از آب رودخانه‌ها و به‌طور کلی سیستم مصنوعی آبیاری در چین، هند و مصر قدیم اشاره می‌کنند. آدام اسمیت به خاطر این خصوصیات، نظام اجتماعی و اقتصادی این جوامع را متمایز از نظام فئودالی غرب می‌دانست. مارکس با مطالعه آثار این دانشمندان در یادداشت‌های مقدماتی کتاب «سرمایه»، نقد اقتصاد سیاسی و چند مقاله‌ای که درباره چین و هند در روزنامه نیویورک تریبون در سال 1853 نوشت، اصطلاح شیوه تولید آسیائی را به کار برد. برای مارکس جوهر اصلی «شیوه تولید آسیائی» در فقدان مالکیت خصوصی و زمین است. به خاطر وجود اراضی خشک و کم آب، ایجاد شبکه‌های عظیم آبیاری و اداره امور آنها به دست دولت انجام می‌گیرد. در واقع عامل اجرای عملیات عظیم اقتصادی و عمومی دولت است که حاکمیت سیاسی خود را به شکل «استبداد شرقی» اعمال می‌کند.  البته مارکس این نوع شیوه تولید را مختص آسیا نمی‌دانست، بلکه آن را به‌عنوان تصویری از یک دوره خاص تاریخی مورد توجه قرار می‌داد. چنانکه از این نوع شیوه تولید در جاهای دیگر مثل مکزیک و پرو هم سخن می‌گوید. مارکس سعی کرد تمایز این نوع تولید را با انواع دیگر نظام‌ها مثل برده‌داری، فئودالی و ... نشان دهد. این تلاش به خاطر نشان دادن ویژگی‌های تاریخی، اقتصادی و اجتماعی جوامع است. غیر از فقدان مالکیت خصوصی، مارکس به روابط شهر و روستا در نظام تولید آسیایی که اختلاف اساسی با جوامع غربی داشت نیز اشاره کرده است. 


- احمد اشرف، به نقل از یک مقاله مندرج در مجله «جهان نو»، خردادماه سال 1347

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۳
مهدی اشرفی وند

 

آیا یک نفر می‌تواند به تنهایی باعث سقوط بازار بورس شود؟



درست پنج سال بعد از آن "سقوط ناگهانی" که باعث سقوط یک تریلیارد دلاری بازارها شد، انگشت اتهام مقامات آمریکایی به طرف یک نفر نشانه رفته – مردی ۳۶ ساله که در محله هانزلو در غرب لندن زندگی می‌کند و کارش خرید و فروش سهام است.

ولی مگر می‌شود بزرگترین فاجعه بازار بورس در یک دهه اخیر را گردن تنها یک نفر انداخت؟

شاید فکر کنید ارباب مالی دنیا شدن، شکل دادن به بازارها از راه دور، پایین آوردن یک تریلیارد دلاری ارزش بازار بورس آمریکا و ایجاد میلیون‌ها دلار درآمد برای خودتان کار سختی باشد.

ولی بر اساس اتهاماتی که اتفاقا از طرف اف‌بی‌آی (پلیس فدرال آمریکا) وارد شده، شما لازم نیست برای این کار کت و شلوار بپوشید و ساعت شش صبح به مرکز مالی لندن بروید.

شما می‌توانید با وجود سی و چند سال سن داشتن همچنان در خانه پدر و مادرتان در حومه شهر زندگی کنید، لباس ورزشی کهنه خاکستری‌رنگی بپوشید و وقت خود را صرف ور رفتن با کامپیوتر در اتاقتان بکنید.

می‌توانید ظهر از خواب بیدار شوید و ساعت ۴ صبح هم بخوابید.

برای خود بازار تجارتی شیکاگو (از مهم‌ترین بازارهای اقتصادی دنیا) جا بگیرید – لازم نیست به شیکاگو بروید، از راه دور هم می‌شود جا گرفت. روی روند حرکتی سهام شرکت‌های بزرگ آمریکا در فهرست اس‌اند‌پی ۵۰۰ (فهرست ۵۰۰ سهام برتر در بازار بورس سهام نیویورک و نزدک) شرط ببندید.

اگر می‌خواهید بازار سقوط کند، برای سهامی که اصلا متعلق به شما نیست و قصد فروش آنها را هم ندارید سفارش فروش ثبت کنید. هدف شما تاثیر گذاشتن بر بازار است بدون این‌که واقعا چیزی بخرید یا بفروشید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۰
مهدی اشرفی وند

 نظریه نقش آبیاری سازمان یافته در شکل‌گیری حکومت‌های اولیه، نخستین بار توسط کارل ویتفوگل در سال 1957 میلادی مطرح شد. از دیدگاه ویتفوگل، توضیح شکل‌گیری حکومت‌های اولیه را باید در توسعه آبیاری و شیوه‌های زهکشی جست‌وجو کرد که به کمک آن می‌شد خوراک مردم بیشتری را در اراضی محدود تامین کرد. این دیدگاه بر پایه شاخص‌هایی نظیر زیست بوم و فناوری و نیز تغییرات جمعیتی شکل گرفته است. در عین حال می‌توان بارقه‌هایی از مکتب مارکسیسم را در این نظریه مشاهده کرد.
مجیدزاده در کتاب خود (آغاز شهرنشینی در ایران، 1368) دیدگاه مارکس را این چنین بیان کرده است: «نظریه آبیاری از آثار مارکس ریشه گرفته است. یکی از دانشمندان مارکسیست به نام کارل ویتفوگل از این دیدگاه به مساله پیدایش حکومت‌های باستانی در خاورمیانه نزدیک و آسیا پرداخته و معتقد است که گسترش و تداوم نظام آبیاری در سطح وسیع (شامل آبیاری در کشاورزی و کنترل سیلاب ها) مستلزم یک قدرت مرکزی بود که این نهاد قدرت پایه و اساس حکومت‌های استبدادی شرقی را تشکیل می‌دهد.» 
برای بررسی و تحلیل ارتباط مساله آبیاری با منشا سیاسی حکومت‌های آغازین ابتدا باید مولفه‌های موازی برای پیدایش     حکومت‌های اولیه را به‌طور اجمالی مورد توجه قرار داد. عواملی نظیر:
نیاز: که از اصلی‌ترین عوامل هرگونه فعالیت گروهی یا فردی انسان از ابتدا تا عصر حاضر است.
زیست بوم مناسب: شرایط مناسب محیط زیست برای فعالیت‌های کشاورزی و به تبع آن آبیاری.
فناوری: توان دستیابی یا تولید علم و فناوری لازم برای مهار آب و راهنمایی آن.
جمعیت: با افزایش جمعیت علاوه بر احساس نیاز به تولید بیشتر نیروی کار بیشتر نیز فراهم می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۵
مهدی اشرفی وند

شاید فکر کنید هر کسی که 30 سال حبس و 100 میلیون دلار جریمه نقدی در چشم‌انداز داشته باشد، آرام بگیرد و سربه‌راه شود. اما نه. شاید من تشنه مجازات باشم و شاید هم فقط بدترین دشمن خودم.

به هر حال، من گرگ وال‌استریت هستم. مرا به یاد دارید؟ همان بانکدار سرمایه‌گذاری که مثل ستاره‌های راک خوشگذرانی می‌کرد، همانی که زندگی‌اش جنون محض بود؟ مردی که با آن لبخند معصومانه به پسرک‌هایی آوازخوان در گروه کر کلیسا می‌ماند و البته اعتیادی تفریحی داشت که می‌توانست گواتمالا را نشئه کند؟ به خاطر که دارید! دوست داشتم جوان و ثروتمند باشم، به همین خاطر پریدم در یکی از قطارهای لانگ آیلند و به سمت وال‌استریت روانه شدم تا به دنبال اقبالم بگردم. چیزی هم نگذشته بود که فکر بکری به ذهنم رسید و مرا سر ذوق آورد تا نسخه جدیدی از وال‌استریت را به لانگ‌آیلند ببرم.

عجب فکر بکری هم بود! قبل از تولد 27سالگی‌ام یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های دلالی در آمریکا را تاسیس کرده بودم. بهترین مکان برای جوانک‌های بی‌سوادی که می‌خواستند آنقدر پول دربیاورند که در مخیله‌شان هم نمی‌گنجید.

اسم شرکتم «استراتون اوکمونت» بود، اگرچه الان که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم بهتر بود اسمش را می‌گذاشتم «سدوم و عموره». به هر حال همه شرکت‌ها در پارکینگ با قاچاقچی‌های مواد مخدر مراوده نداشتند، در اتاق مدیریت با حیوانات عجیب و غریب تفریح و روزهای جمعه مسابقه پرتاب کوتوله برگزار نمی‌کردند.

وقتی سی و چند سالم بود هرچه مربوط به زندگی افراطی و تجملی وال‌استریت می‌شد دور و برم را گرفته بود- کاخ، قایق تفریحی، جت خصوصی، هلی‌کوپتر، لیموزین، نگهبان شخصی مسلح، تیم خدمه خانگی، ساقی‌های مواد که شبانه‌روزی در خدمتم بودند، ماموران پلیس شیتیل‌بگیر، سیاستمدارهای حقوق‌بگیر و آنقدر ماشین‌های محیرالعقول که می‌توانستم بنگاه ماشین خودم را راه بیندازم و البته همسر دوم وفاداری با موهای طلایی به اسم نادین.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۷
مهدی اشرفی وند

بازار سهام نیویورک، بزرگ‌ترین بازار سهام، از نظر میزان معاملات و ارزش بازار سرمایه در ایالات‌متحده آمر یکا و جهان در چنین روزی تاسیس شد. 
این بازار سهام در شماره ۱۱ وال‌استریت، منهتن جنوبی در شهر نیویورک واقع شده ‌است. در ۱۷ مه ۱۷۹۲، ۲۴ کارگزار بازار سهام در خیابان وال استریت نیویورک و زیر یک درخت نارون دور هم جمع شدند و توافق‌نامه‌ای را امضا کردند که به توافق نامه باتن وود یا درخت نارون مشهور شد. ۲۵ سال بعد، در هشتم مارس ۱۸۱۷ اعضای موسس این نهاد تصمیم گرفتند، تا با تهیه پیش نویس قانون، مراحل انجام معاملات را شفاف تر و قانونمند کنند و پس از آن نیز خود را به‌عنوان هیات امنای بورس اوراق بهادار نیویورک خطاب کردند و با تنظیم اساسنامه، شروع به کار بورس نیویورک را رسمیت بخشیدند. بازار بورس نیویورک به‌طور رسمی، برای اولین بار در ساختمانی اجاره‌ای، واقع در پلاک ۴۰ وال استریت توسط بازرگانان نیویورکی شروع به کار کرد. در آن زمان ریاست این بازار را فردی به نام آنتونی استکهلم در دست داشت و هر روز صبح لیستی از سهامی را که قابل خرید و فروش بودند اعلام می‌کرد. در آن زمان برای ورود به هیات مدیره بورس نیویورک نیاز به داشتن رای دیگر اعضا داشتند. علاوه بر این ورود به بازار مستلزم پرداخت پول برای خرید جایگاه بود. در سال ۱۸۱۷ هر جایگاه ۲۵ دلار و در ۱۸۲۷ هر جایگاه ۱۰۰ دلار ارزش داشت. پس از آنکه ساختمان اولیه واقع در پلاک ۴۰ وال استریت در آتش‌سوزی بزرگ‌ سال ۱۸۳۵ تخریب شد، این نهاد به مکانی موقتی انتقال یافت و در سال ۱۸۶۳ نام خود را از هیات امنای بورس اوراق بهادار نیویورک، به بورس اوراق بهادار نیویورک تغییر داد و در سال ۱۸۶۵ به ساختمان ۱۰ و ۱۲ خیابان براد نقل مکان کرد. بین سال‌های ۱۸۹۶ تا ۱۹۰۱ میلادی، ارزش بازار بورس نیویورک با رشد ۶ برابری رو به رو و همین امر موجب شد تا مقامات بورس نیویورک به فکر مکان تازه‌ای برای وسعت برنامه‌های خود باشند. به همین جهت طی فراخوانی از هشت طراح برجسته آمریکایی، شرکت طراحی نئوکلاسیک را انتخاب کردند، تا ساختمان جدید را برای آنها طراحی و تجهیز کند. از سوی دیگر، در همان سال (۱۹۰۱)، جی‌پی مورگان با ساخت یک شرکت چند میلیارد دلاری که یو. اس. استیل (یا «شرکت استیل آمریکا») نام داشت، به بورس نیویورک رونق بخشید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۱۵
مهدی اشرفی وند

اول ماه مه به‌عنوان روز جهانی کارگر نامیده شده است. کارگران یک‌هزار و دویست کارخانه و کارگاه شیکاگو در چهارم ماه مه سال 1888 دست به اعتصاب زدند که این عمل آنها با واکنش خشونت آمیز پلیس رو به رو شد. کارگران اعتصابی خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات کار از 10 ساعت به 8 ساعت بودند. در آن زمان شهر شیکاگو مرکز خطوط راه آهن و ارتباط بین شرق و غرب آمریکا بود و از نظر اقتصادی و تجاری یک مرکز تجاری مهم در آمریکا محسوب می‌شد. در سال 1871 آتش‌سوزی مهیبی قسمت‌هایی از شهر را ویران کرد و از بین برد؛ اما حیات اقتصادی و اجتماعی دوباره به این شهر بازگشت و به سرعت رشد کرد. 

نام شیکاگو را فرانسوی‌های استعمارگر در قرن شانزدهم بر این شهر نهاده‌اند. این نام از زبان بومیان آمریکایی و لفظ شیکاکوا اخذ شده است. واژه شیکاکوا (shikaakwa) به معنی پیاز کوهی است. قلمرو شیکاگو قرن‌ها محل نزاع بومیان و مهاجران بوده تا اینکه در اوت سال 1833 شهر شیکاگو با جمعیتی حدود 200 نفر بنا نهاده شد. جمعیت این شهر به سرعت افزایش یافت و در سال 1835 به 4 هزار نفر رسید. این شهر طی یک دهه بعد از نظر تجاری و فضای کارگری رشد کرد. نخستین نهاد مدرن تجاری آمریکا نیز در همین شهر در سال 1848 و با عنوان «اداره تجارت شیکاگو» بنیان گذاشته شد. فضای خاص کارگری این شهر رفته‌رفته به تکوین مطالبات صنفی نیز دامن زد که اعتصاب بزرگ ماه مه سال 1888 از آن جمله است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۸
مهدی اشرفی وند
فیدل کاسترو، ارنستو چه‌گوارا و انقلابیون کوبا

 

طی دو سال گذشته، صحبت‌های بسیاری درباره عادی‌سازی روابط تجاری آمریکا با کوبا مطرح شد تا اینکه، بالاخره رئیس‌جمهور آمریکا در سال 2015 دستور داد تحریم‌های اقتصادی علیه کشور کوبا برداشته شود. کشور کوبا از دهه 60 میلادی تاکنون یعنی بیش از نیم قرن، تحت تحریم اقتصادی بوده است. کاخ سفید نیز اعتراف کرده لغو تحریم‌ها علیه کوبا می‌تواند تغییرات زیادی را در مناسبات و روابط دو کشور ایفا کند.

در حال حاضر کوبا یکی از کشورهای بزرگ توریستی در آمریکای جنوبی محسوب می‌شود که سالانه گردشگران زیادی را به سوی خود جذب می‌کند. در 50 سال گذشته به دلیل تحریم‌های اقتصادی هیچ پرواز مستقیمی بین آمریکا و کوبا برقرار نشده اما حالا پیش‌بینی می‌شود با لغو تحریم‌ها و راه‌اندازی پروازهای مستقیم حجم زیادی از گردشگران آمریکایی سالانه به کوبا سفر کنند که این مساله می‌تواند خبر خوبی برای اقتصاد این کشور باشد. کوبا و آمریکا، از دیرباز، و حتی تا پیش از اعلام استقلال خود، منافع مشترکی را در رابطه با یکدیگر جست‌وجو می‌کرده‌اند. کوبا به مدت ۴۰۰ سال یعنی از سال 1511 تا 1898 میلادی، تحت استعمار اسپانیا قرار داشت. اقتصاد این کشور، طی این مدت مبتنی بر کشاورزی، معدن و صادرات شکر، قهوه و تنباکو به اروپا و بعدها به آمریکای شمالی بود. این فعالیت‌ها در ابتدا توسط برده‌های آفریقایی که به کوبا آورده شده بودند، انجام می‌شد. جمعیت کوبا در سال ۱۸۱۷ حدود ۶۳۰ هزار نفر بود که ۲۹۱ هزار نفر از آنها سفیدپوست، ۱۱۵ هزار نفر سیاهپوست غیربرده و ۲۲۴ هزار نفر سیاهپوست برده بودند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۳
مهدی اشرفی وند


 

 
هیتلر در مراسم کلنگ‌زنی اتوبان رایش از فرانکفورت به مانهایم

 


وقتی صحبت از هیتلر و نازیسم به میان می‌آید، بلافاصله ذهن اغلب ما معطوف به جنگ و خونریزی، نژادپرستی، دیکتاتوری و کوره‌های آدم‌سوزی، نسل‌کشی و... می‌شود. اما مهم‌ترین نکته‌ای که از آن غافل می‌شویم سایر اقدامات هیتلر اعم از اقدامات اجتماعی و اقتصادی است و کمتر به این نکته توجه می‌کنیم که در زمان هیتلر وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم آلمان چگونه بود و او چه دیدگاه‌های اقتصادی داشت؟
آنچه واضح است این است که اقتصاد آلمان در سال‌های پس از به قدرت رسیدن هیتلر و به ویژه دوره شش‌ساله پیش از آغاز جنگ جهانی، با قدرتی مهارناشدنی به پیش رفته و وضع مادی و معیشتی مردم آلمان از هر لحاظ بهبود یافته ‌بود.
وقتی این باروری اقتصاد نازی را در کنار آن سکوت نسبی پیرامون اندیشه‌های اقتصادی نازیسم بگذاریم، ممکن است این شائبه در ذهن برخی شکل بگیرد که آیا به واقع در آلمان نازی، معجزه‌ای اقتصادی در کار بوده که دولت‌های متفق پس از جنگ برای حفظ وجهه نظام اقتصادی خود با توطئه‌چینی سعی کرده‌اند بر آن سرپوش بگذارند؟ یا به عبارت دیگر، آیا در این اقتصاد راه سومی در کار بوده است؟ برای درک بهتر اقدامات اقتصادی هیتلر و خدمات او به مردم این کشور بهتر است به وضعیت آلمان تا پیش از به قدرت رسیدن هیتلر اشاره کنیم. جنگ جهانی اول با پیروزی متفقین به پایان رسید اما آنها متحمل خسارات و تلفات سنگینی شدند. دولت‌های متفق تنها یک هدف را می‌جستند و آن این بود که دیگر تهدیدی به نام آلمان علیه آنها وجود نداشته ‌باشد. آنها با وجود چیرگی بر آلمان، بیکار ننشسته و برای تضعیف هرچه بیشتر این کشور معاهده‌ای با عنوان معاهده «ورسای» را بر این کشور تحمیل کردند. این معاهده مشتمل بر 440 بند بود که آلمان می‌بایست آن را می‌پذیرفت. این معاهده آنچنان سختگیرانه و بی‌رحمانه بود که حتی برخی از آمریکایی‌هایی که در تنظیم آن نقش داشتند نیز از مفاد آن اظهار شرمندگی کردند به طوری‌ که توماس وودرو ویلسون، رئیس‌‌جمهور وقت ایالات متحده لب به اعتراف گشوده و گفت: من اگر به‌جای آلمانی‌ها بودم هرگز زیر بار امضای این معاهده نمی‌رفتم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۶
مهدی اشرفی وند

دکتر محمد طبیبیان
در روز 25 خرداد، یعنى ١٥ ماه ژوئن، هشتصد سال از امضاى معاهده‌ای می‌گذرد که طبق ارزیابى بسیارى از تاریخ دانان تاثیر تاریخى فوق العاده داشت در حد و ابعادى که توسط افراد درگیر در ایجاد آن، هر گز تصور نمی‌شد. این سند تاریخى موسوم به منشور کبیر در 15 ژوئن سال ١٢١٥ میلادى به وسیله جان اول پادشاه انگلستان مهر شد. 






هشتصدمین سالگرد انعقاد منشور کبیر(Magna Carta)
نخستین منشور قانون در غرب

 دکترمحمد طبیبیان
در روز 25 خرداد، یعنى ١٥ ماه ژوئن، هشتصد سال از امضاى معاهده‌ای می‌گذرد که طبق ارزیابى بسیارى از تاریخ دانان تاثیر تاریخى فوق العاده داشت در حد و ابعادى که توسط افراد درگیر در ایجاد آن، هر گز تصور نمی‌شد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۰
مهدی اشرفی وند

فراز و فرود سیاسی و اقتصادی اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت و چالش‌های آنان در شکل‌گیری اوپک، جنگ اعراب، شوک‌های نفتی و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهایی که در افزایش و کاهش بهای نفت در دهه‌های گذشته و تغییرات سیاسی برخی از این کشورها؛ از جمله ویژگی‌های بارز و شاخص اوپک بود. 
شکل‌گیری اوپک در سال‌های دهه 60 میلادی با ادبیات و فضای آن روز جهان و نیازی که کشورهای جهان‌سوم به بنیان چنین تشکلی احساس می‌کردند، طی 50 سال اخیر با دگردیسی‌های زیادی مواجه شد که اساس و بنیان آن را در سال‌های اخیر به محل تردیدی برای سیاست‌گذاران تبدیل کرده است. جهان‌سوم، نفت، نظام نوین اقتصاد بین‌الملل و بسیاری از مفاهیم دیگر به نسبت نیم‌قرن گذشته آنچنان تغییر کرده که شاید بتوانیم این نتیجه جسارت‌آمیز را نسبت به تداوم این سازمان ابراز داریم که منطق جهانی اقتصاد امروز شاید چندان با چارچوب چنین سازمانی تطابق ارگانیک نداشته باشد. دکتر فریدون خاوند، استاد اقتصاد دانشگاه پاریس به مصائب و مشکلات این کشورها و وسوسه‌های اعتیادآمیز آنان به ماده حیاتی نفت و عقب‌ماندگی آنان از کاروان کشورهای توسعه‌یافته پرداخته است.  
 چهاردهم سپتامبر 1960 میلادی، حدود 54سال پیش، پنج کشور صادرکننده نفت (ایران، عراق، عربستان‌سعودی، کویت و ونزوئلا) نهاد تازه‌ای را تحت عنوان «سازمان کشورهای صادرکننده نفت» (اوپک) در بغداد پایه‌گذاری کردند تا از راه تفاهم و همکاری و تصمیم‌گیری مشترک، بر بازار جهانی نفت تاثیر بگذارند و سهم بسیار پایین خود را از درآمد‌های حاصل از صدور کالایی که «طلای سیاه» لقب گرفته بود، افزایش دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۳۹
مهدی اشرفی وند

ویلیام سی. دورانت، یکی از پیشگامان صنعت خودرو در آمریکا است. او از بنیانگذاران «بیوک»، «جنرال موتورز» و نیز شرکت «شورولت» محسوب می‌شود. 

او در 8 دسامبر سال 1861 در بوستون، ماساچوست به دنیا آمد. پدرش دست‌اندرکار فروش سنگ چخماق بود. کار و کاسبی‌اش در آغاز رونقی نداشت. پدر و مادرش در دهه 1960 از هم جدا شدند. مادرش نزد خانواده‌اش در میشیگان برگشت. ویلیام در کنار پدر و پدربزرگش کودکی خود را گذراند. در معادن سنگ و چوب میشیگان به کار مشغول شد و همزمان درس خواند. مدتی نیز به‌عنوان فروشنده سیگار برگ در یک کارخانه استخدام شد. زندگی او در طبیعت شکل گرفت و تجربه کاری‌اش نیز از او یک فروشنده طبیعی ساخت. او در سال 1885 یک شرکت تولید کالسکه راه‌اندازی کرد که از جمله نخستین شرکت‌های موفق در تولید کالسکه در آمریکا به شمار می‌آمد و یک دهه بعد به بزرگ‌ترین شرکت کالسکه‌ساز در آمریکا تبدیل شد. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۱۵
مهدی اشرفی وند

جورج اچ. اسمیث 
مترجم: دکتر محسن محمودی
در روزگار رنسانس، زمانی که لویی دوازدهم از یکی از مشاورینش پرسید برای موفقیت در فتح میلان چه چیزی لازم است، مشاورش گفت: «ای شاه شاهان، سه چیز لازم است: پول، پول بیشتر و پول بیشتر از بیشتر.» 
در دوره مدرن فتوحات و پادشاهی مطلقه بود که مالیات یک پای ثابت جهان سیاست شد. اما جمع‌آوری مالیات‌ برای دولت- ملت‌های نوظهور دشوار از کار درآمد و مقاومت‌های خشونت‌باری برانگیخت. شورش‌های مالیاتی در اروپا در سرتاسر قرن ۱۶ و ۱۷ رایج بود. در واقع، شورش‌های مالیاتی در فرانسه قرن هفدهم آن‌چنان متعدد و رایج بود که به بیان یک تاریخ‌‌نگار برجسته فرانسوی «کم‌وبیش یک عرف» شده بود.
در فرانسه، مالیات بر نمک آن چنان نامحبوب بود که اسمش یعنی گابل (gabelle) برای هر مالیات ناعادلانه و گزاف به کار برده می‌شد. نقش نمک در حفاظت از مواد غذایی آن را غیرقابل چشم‌‌پوشی کرده بود؛ اما نمک قانونی تنها به وسیله چند فروشنده مجاز که در هر زمان مقدار کمی نمک می‌فروختند، قابل دسترسی بود. این مساله سختی‌های زیادی پیش پای افرادی می‌گذاشت که در مناطق دورافتاده زندگی می‌کردند و آنها را مجبور می‌کرد سفرهای دور و درازی برای خرید مقداری نمک انجام دهند.
مجازات‌های سختی شامل مرگ در انتظار کسانی بود که می‌کوشیدند؛ به جای اینکه قیمت‌های گزاف به انحصارگران محدود نمک بپردازند از آب دریا نمک بگیرند. علاوه بر این، برخی انواع نمک خیلی گران‌تر از بقیه بودند، از این رو مصرف‌کنندگان وسوسه می‌شدند که یک نمک ارزان‌تر که معمولا برای دباغی کردن چرم استفاده می‌شد، بخرند. حکومت فرانسه که مصمم بود درآمدهایش را از دست ندهد به این نمک‌ها سم زد تا آن را برای آشپزی غیرقابل‌استفاده کند. بنابراین وقتی برخی مقامات دولت از روی بی‌مبالاتی نمک‌های مختلف را با هم قاطی کردند این کار به هزینه جان بسیاری تمام شد.
قاچاق نمک سودآور اما پرخطر بود، بنابراین قاچاقچیان گاهی سگ‌ها را آموزش می‌دادند تا به‌عنوان حاملان نمک خدمت کنند. وقتی این سگ‌ها گرفتار می‌شدند، حسب موازین به‌دست مقامات کشته می‌شدند.هدف سیاست‌های مرکانتیلیستی این بود که فعالیت اقتصادی را زیر سیطره دولت درآورده و به این وسیله صنعت و تجارت را در خدمت منافع دولت قرار دهد. مرکانتیلیسم به ‌بیان یکی از مراجع صاحب‌نظر در این باب به‌معنای «متمرکزسازی قدرت در ید دولت» بود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۵۵
مهدی اشرفی وند
 
فرشاد نوروزی
middleages.jpeg

چکیده
قرون وسطی دورانی است که برخلاف آغازگاه وقوع و پیدایی فلسفه یونانی، شکلی دینی به خود دارد. در یونان نخستین فلاسفه با فاصله گرفتن از آیین های دینی (دین در معنای عام) و اسطوره ای به تبیین تجربی عالم پرداختند. در قرون وسطی حوزه فلسفه اسلامی ، مسیحی و البته سنت یهودی با تفکرات و فرهنگ یونانی در ارتباط بودند. همچنین بستر دینی در این دوران سبب شده بود که فلسفه نیز رنگی دینی به خود گیرد، از اساسی ترین موضوعات مطروحه در این شرایط دفاع از دین و گسترش و اشاعه ی آن بود که البته این دو تفکر(دین و فلسفه) در وجوهی نیز با هم در تعارض بوده اند. نقش علم و گسترش آن نیز از مسائل مهم این دوران می باشد که در این مقاله سعی می شود به مواضع مهم در دوران قرون وسطی مسیحی یعنی برخورد دین  با اقتصاد، سیاست و علم پرداخته شود.

واژه های کلیدی : اقتصاد، مسیحیت، سیاست، قرون وسطی، فلسفه، دین، فرهنگ یونانی

مقدمه - مفهوم دین در قرون وسطی
تفکر در قرون وسطی رنگی دینی به خود دارد و ممیزه ی بارز ادیان خداباور امر الوهی و وحی است. وحی و عقل صحنه ی کشاکش قرون وسطی است، شهود گرایی در برابر غیب باوری، دین و امر قدسی در برابر اشاعه ی علم باوری، نگره ی انسان محوری در برابر خدا محوری همه و همه صحنه ای آشفته از تضاد هایی است که این قرون را شامل شده است.
کلیسا گرایش بیشتری نسبت به اندیشه افلاطونی داشت، البته در میان اشراقیون اسلامی نیز افلاطون به دلیل نزدیکتر بودن به آراء دینی بیشتر مورد توجه قرار دارد. به طور کلی وجوه قرابت اندیشه افلاطونی و دینی را می توان اینطور دسته بندی نمود:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۰
مهدی اشرفی وند

ولادیمیر ایلیچ لنین برگردان مهرداد امامی

Engels.jpg

[دریغا]، چه چشمه‌ی جوشانی از خِرد درخشید و محو شد
[افسوس] چه قلبی از تپش باز ایستاد‍! (برگرفته از شعر نکراسوف با نام «به یاد دوبرولیوبف»)
فردریش انگلس به تاریخ 5 اوت 1895 در لندن از دنیا رفت. انگلس پس از دوست دیرینش کارل مارکس (که در 1883 در گذشته بود) عالی‌ترین پژوهشگر و آموزگار پرولتاریای مدرن در کل جهان متمدّن شمرده می‌شد. از زمانی که دست سرنوشت کارل مارکس و فردریش انگلس را کنار هم نشاند، این دو یار همیشگی کار مادام‌العمر خود را وقف هدفی مشترک کردند. و از این رو، در جهت فهم کاری که انگلس برای پرولتاریا کرده، باید تصوّر واضحی در باب اهمیت آموزه‌ها و آثار مارکس برای انکشاف جنبش طبقه کارگر معاصر داشت. مارکس و انگلس نخستین کسانی بودند که ثابت کردند طبقه‌ی کارگر و مطالباتش نتیجه‌ی ضروری نظام اقتصادی حاضر هستند که همراه با بورژوازی به ناگزیر پرولتاریا را خلق می‌کند و سازمان می-دهد. آن دو نشان دادند این مبارزه‌ی طبقاتی پرولتاریای سازمان‌یافته است که بشریت را از دست شیاطینی که اکنون منکوبش می‌کنند، رها خواهد کرد، نه تلاش‌های صادقانه‌ی افرادی والامنش. مارکس و انگلس در آثار علمی خود نخستین افرادی بودند که توضیح دادند سوسیالیسم زاییده‌ی فکرخیالبافان نیست بلکه غایت نهایی پیامد ضروری تکامل نیروهای تولید در جامعه‌ی مدرن است. تمام تاریخ مکتوب بشر تا کنون تاریخ مبارزه‌ی طبقاتی، تاریخ توالی حکمرانی و پیروزی طبقات اجتماعی معیّن بر سایرین بوده است. و همین وضع ادامه خواهد یافت تا زمانی که بنیان‌های مبارزه‌ و سلطه‌ی طبقاتی- مالکیت خصوصی و هرج‌ومرجِ تولید اجتماعی- ناپدید شوند. منافع پرولتاریا در گرو نابودی این بنیان‌هاست و بنابراین، مبارزه‌ی طبقاتی آگاهانه‌ی کارگران سازمان‌یافته مستقیماً باید علیه این مبانی به جریان افتد. و هر مبارزه‌ی طبقاتی ]بی‌شک[ مبارزه‌ای سیاسی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۳۵
مهدی اشرفی وند

کندی، رییس‌جمهور سابق آمریکا، در بخشی از اولین سخنرانی ریاست‌جمهوری خود چنین گفت: «نپرسید که کشورتان چه می‌تواند برای شما انجام دهد، بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان انجام دهید».

chicago-keynese

 

فریدمن به این عبارت چنین پاسخ می‌دهد: «عبارت پدرمآبانه کشورتان چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد، اشاره‌ای است به این نکته که دولت قیم شهروند است و شهروند تحت قیومیت دولت می‌باشد، اما این امر با اعتقاد انسان‌های آزاد که خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌دانند، در تضاد است. عبارت کلیشه‌ای شما چه کاری می‌توانید برای کشورتان انجام دهید نیز بیانگر این است که دولت ارباب یا خداست و شهروند نوکر یا مرید. ... انسان آزاد نمی‌پرسد کشورش چه می‌تواند برای او انجام دهد و نمی‌پرسد او چه می‌تواند برای کشورش انجام دهد؛ بلکه می‌پرسد: من و هموطنانم از طریق دولت چه می‌توانیم انجام دهیم تا بتوانیم از عهده مسوولیت‌های فردی برآمده، به اهداف جداگانه خویش نائل شویم و بالاتر از همه آزادی خود را حفظ کنیم؟ و نیز می‌پرسد: چه کنیم تا دولتی که خود می‌آفرینیم، تبدیل به یک فرانکشتاین نشود و آزادی‌ای که دولت برای پاسداشت آن به وجود آمده است، از بین نرود؟ آزادی گیاه ظریفی است».

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۳
مهدی اشرفی وند

بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که به تدریج در صفحه اقتصاد سیاسی منتشر می‌شود، در حد توان در صدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت. 

همان‌طور که شرح آن رفت در دهه‌های اول قرن نوزدهم، خط مشی آزادی اقتصادی در فرانسه و انگلستان پیروز می‌گردد. در هر دو کشور، نظام قرارداد آزاد فردی معمول می‌گردد و هیچ قانون دولتی، آزادی مطلق اقتصادی را محدود نمی‌کند؛ آزادی عمل (Laisser Faire) و آزادی عبور (Laisser passer) که دو شعار اساسی سیاست اقتصادی و تجاری کلاسیک‌ها بود، همه جا فراگیر شده بود. چنین نظام صنعتی و کارخانه‌داری جدید، مولود اختراعات فنی و ماشینی تحت نظام بازار آزاد، با شکوه حیرت‌آوری گسترش می‌یابد. ولی در کنار این پیشرفت‌های درخشان، دو پدیده تازه و نگران‌کننده توجه‌ها را به خود جلب می‌کرد؛ اول گسترش یک طبقه فقیر و مسکین در مراکز عظیم تولید ثروت و دوم بحران‌های متوالی ناشی از مازاد تولید نسبت به مصرف. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۰
مهدی اشرفی وند

بازگشت و واکاوی تاریخ علم اقتصاد، نه تنها پاسخی است به کنجکاوی عموم مردم در باب ماهیت مسائل متنوع اقتصادی و رویکردهای متنوع و جدال‌برانگیز اندیشمندان اقتصادی برای پاسخ به آنها، بلکه پاسخی است به نیاز ضروری جهت فهم بهتر مبانی تحلیل اقتصادی و درک رویکردهای متفاوت تحلیلی در اندیشه اقتصادی برای دانش‌آموختگان علم اقتصاد؛

تا بر اساس این رهیافت به درک بهتر مبانی علم اقتصاد و رویکردهای متفاوت تحلیلی آن نائل آمده و در کشوری که از فقر اندیشه و تحلیل اقتصادی رنج می‌برد، بتوانند مسائل اقتصادی امروزمان را بهتر فهمیده و برای یافتن راه‌حل مسائل مبتلا به امروز، با بینش روشن‌تری بیاندیشند. بر این اساس در سلسله مباحثی تحت عنوان «سفر به تاریخ علم اقتصاد؛ سفری برای همه» که به تدریج در صفحه اندیشه اقتصاد منتشر می‌شود، در حد توان در صدد پاسخگویی به این نیاز بر خواهیم آمد و به بازکاوی رویکردها و اندیشه‌های متفاوت مکاتب اقتصادی و اندیشمندان بزرگ علم اقتصاد خواهیم پرداخت.

مقدمه
نظریه اقتصادی که در قامت ریکاردو و سی تکامل یافت و بعدها بنا به رده‌بندی خود کینز به اقتصاد کلاسیک مشهور شد، بیش از یک قرن جریان غالب اندیشمندان اقتصادی بود. در قرن نوزدهم با وجود سر برآوردن نحله‌های فکری معارض مکتب کلاسیک اعم از سوسیالیست‌ها، مکتب تاریخی، مکتب ملی‌گرایی، مکتب نهادگرایان قدیم و مانند آن، جریان رسمی علم اقتصاد تحت آموزه‌های کلاسیک به رشد و نمو خود به خصوص در تحلیل‌های اقتصاد خرد ادامه داد؛ در این سیر به خصوص نقش ماریژینالیست‌ها که به نئوکلاسیک‌ها نیز معروف شدند، چشمگیر بود. سیر وقایع تاریخ اندیشه اقتصادی، یک قرن بعد از ریکاردو به جان مینارد کینز و اثر بزرگ او «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» ختم شد که به اذعان بسیاری از اقتصاددانان، یک انقلاب بزرگ در علم اقتصاد بود. کینز به صف‌آرایی در برابر کلاسیک‌ها پرداخت و حتی با رجوع به تاریخ اندیشه اقتصادی، متحدینی نیز در میدان مبارزه با کلاسیک‌ها یافت. مرکانتیلیست‌ها، ماندوویل و به خصوص توماس رابرت مالتوس، کسانی هستند که کینز در برابر کلاسیک‌هایی چون ژان باتیست سی و به خصوص دیوید ریکاردو، آنان را دوباره زنده می‌کند و به تحسین‌شان قلم‌فرسایی می‌نماید. بعد از کینز، جریان رسمی علم اقتصاد به دو جریان فکری تقسیم شد که یکی در نهایت از آموزه‌های مکتب کلاسیک برمی‌خواست و دیگری از آموزه‌های جان مینارد کینز، به نحوی که این دو جریان فکری در اقتصاد مرسوم تا به امروز نیز تداوم یافته است. کینز انقلابی را به راه انداخت که به واسطه آن، حداقل به مدت چند دهه، بدل به فرمانده جریان غالب در علم اقتصاد مرسوم گشت؛ با وجود اینکه در دهه‌های اخیر تفوق با جریان کلاسیک بوده است، اما با بروز بحران اقتصادی اخیر در سال 2008، کینزین‌ها بار دیگر احیا شده‌اند. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۸
مهدی اشرفی وند