دههها تلاش جدی برای بهبود زندگی فقرا در کشورهای کمتوسعه یافته و درحال توسعه نتایج متفاوت و گاه متناقضی به دنبال داشته است. اگرچه برخی کشورها مانند چین پیشرفتهای چشمگیری در کاهش فقر داشتهاند، بسیاری دیگر نیز در این مسیر ناموفق بودهاند. تا پیش از کتاب اقتصاد فقیر، بحث در مورد کمک جهانی به فقرا، بهطور خاص در آفریقا، عموماً در دو قطب قرار داشت. در سمت چپ طیف، جِفری ساکس (Jeffrey Sachs)، اقتصاددان آمریکایی دانشگاه کلمبیا، قرار دارد که اصلیترین عامل برای فقیر ماندن فقرا را دام فقر (Poverty Trap) میداند. به نظر او، اگر کمکهای جهانی بتواند فقرا را از دام فقر بیرون بکشد، بهزودی آنها خودشان میتوانند مسایل خود را حل کنند.
جستجوی ساکس برای پایان فقر در سال 2005 با برنامهای بلندپروازانه به نام پروژه روستاهای هزاره (Millennium Villages Project) آغاز شد. او و تیمش تعدادی از روستاهای آفریقای سیاه را انتخاب کردند و در آنها مجموعه مداخلاتی را در کشاورزی، بهداشت و تحصیلات انجام دادند. ایده این بود که این روستاها به آفریقا و البته به دنیا نشان دهند که این قاره چگونه میتواند بندهایی را سست کنند که آنها را در فقر شدید نگه داشته است. پروژه روستاهای هزاره از آغاز بحثبرانگیز بود و منتقدان آن باور دارند پولی که در این سالها صرف آن شده است میتوانست بهطور بهتری روی مواردی کمتر متظاهرانه صرف شود.
امروزه همه از این صحبت می کنند که "افزایش نابرابری و تمرکز ثروت خطرناک است" نه تنها برای فقرا بلکه برای اقتصاد جهانی هم خطرناک است.
فارغ از جنبه های اقصادی مشکلات و بحرانهای اجتماعی نیز بیش از آنکه ناشی از فقر باشند از نابرابری نشات می گیرند. نتایج یک مطالعه توسط آکسفام نشان داد - با ادامه روند فعلی تمرکز ثروت در جهان - در سال آینده، ثروت یک درصد از ثروتمندترین افراد جهان، از ثروت 99درصد دیگر بیشتر خواهد شد.
مطمئناً نمی توان افراد را برای موفقیتشان ملامت کرد، در حالی که یکسوم میلیاردرهایی که در فهرست فوربس آمدهاند، دارای ثروت موروثی هستند سایر افراد لیست میلیاردرهای خود ساختهاند. بسیاری از آنها کارآفرینان موفقی چون گیتس و زاکربرگ هستند که ثروت خود را با استفاده از قدرت فکر ساختهاند و یا چون بافت با سرمایهگذاری موثر و هوشمندانه و نجات شرکتها به این نقطه رسیدهاند. این افراد نقش مهمی در توسعه اقتصادی عصر ما داشتهاند. بسیاری از ثروتمندان موروثی نیز ثروت خانواده خود را ارتقاع دادهاند. از سوی دیگر ثروتمندان همواره با اتهاماتی مانند استفاده از ثروت و قدرت برای ایجاد انحصار و رانت و نیز فرار مالیاتی چه غیر قانونی وچه قانونی (از راه اعمال نفوذ در قوانین) در سراسر جهان روبرو بودهاند. اما راهکار چیست؟
همواره اینطور عنوان شده که فشار بر ثروتمندان به معنی فشار بر تولید است و یا افزایش مالیات موجب فرار سرمایه میشود. البته بدیهی است ایجاد سیستم مالیاتی مناسب و مقابله با فرار از مالیات توسط افراد و شرکتها برای حفظ و شکوفایی اقتصاد هر کشوری ضروریست. هر دولتی باید زمینه حمایت از اقشار ضعیف را فراهم کند و راه را برای پیشرت طبقه متوسط هموار. ایجاد سیتمهای خدمات اجتماعی و حداقل دستمزد برای حفظ سیستم اجتماعی لازم است.
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس از تلاش و اصرار نمایندگان برای افزایش قانونی حقوق بازنشستگان بر اساس نرخ تورم خبر داد.
محمد اسماعیل سعیدی افزود: براساس قانون، مستمری بازنشستگان هر سال باید طبق تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی افزایش پیدا کند و پیشنهاد ما نیز در مجلس همین موضوع است.
وی تاکید کرد: سال گذشته نرخ تورم اعلام شده بیش از ۳۵ درصد بود اما حقوق آنها ۲۵ درصد افزایش پیدا کرد. بنابراین ما به التفاوت مانده از حقوق امسال بازنشستگان باید در سال آینده تامین شود و این مبلغ باید جدای از حقوق آنان محاسبه شود.
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: با توجه به اینکه بازنشستگان حقوق کمی دریافت می کنند بر همین اساس باید مستمری آنان و کارگران سالانه حداقل مطابق با نرخ تورم زیاد شود در حالی که در هیچ سالی اینگونه نبوده است.
انقلاب صنعتی، فقر و بدبختی را برای تودههای مردم به ارمغان آورد.
تودههای مردم از گذشتههای دور گرفتار فقر و بدبختی بودند. اسطوره قرن وسطایی از روستائیان با گونههایی گل انداخته و سرخوش بودن که با هم رقص و پایکوبی میکردند قبل از این که برای خوردن شام رستبیف به خانه بازگردند یک ساخت ذهنی جدید از سوی محافظهکاران رویاپرداز است. اما واقعیت زندگی در گذشته، فلاکت و جان کندن دائمی بود. مردم تمام روز کار میکردند و غذای معمولی میخوردند که اغلب برای سیرکردنشان کفایت نمیکرد. مرگ ناشی از بیماری یا وضع حمل بچه بسیار رایج بود همانطور که سوء تغذیه و قحطی رواج داشت. برای اینکه تصور واقعیتری از شیوه زندگی آن زمانها بتوان بهدست آورد به اقتصاد کشاورزی سنتی در کشورهای فقیر امروز نگاه کنید.
انقلاب صنعتی فرصتهای شغلی برای تودهها ایجاد کرد و شانس پیشرفت کردن را فراهم نمود. حقیقتا زنان و کودکان ساعات طولانی کار میکردند. آنها همیشه این طور کار میکردند. واقعیت این است که شرایط کاری ناگوار و اغلب خطرناک بود. شرایط کار همیشه این گونه بود. مسکن طبقه کارگر جدید نسبت به آلونکهای ابتدایی و کثیفی که فقرای کشاورز در آنها سکونت داشتند یک پله بهتر است.
صنعتی شدن به نیروی کار اجازه داد تا کارآتر شود و ارزش بیشتری به کالاها بیفزاید، و دستمزد بیشتری به کارگران پرداخت گردد. با گسترش تولید مکانیزه، کارگران مزدبگیر تدریجا قادر به خرید غذای بهتر، پوشاک بهتر، کالاهای خانگی بهتر از قیبل ظروف چینی و مواد لوکسی مثل چای شدند. انقلاب صنعتی این امکان را به مردم داد تا با خلق ثروت و فاصله گرفتن از زندگی معیشتی، ثروتمندتر بشوند.
حسین حقگو
فقر هر روز به چهرهیی در مسیر روزمرهمان ظاهر میشود. چهرههایی که حال دیگر به دیدن آنها عادت کردهایم و بیتفاوت از کنارشان رد میشویم.
نمونههای دم دستی آن، کسانی هستند که در سطلهای زباله بهدنبال چیزی برای گذران زندگی میگردند و دیدن این صحنهها نه فقط ما را در چرایی و چگونگی این ارتزاق به پرسش وا نمیدارد بلکه گاه از سود و درآمدهای هنگفت این گروه سخن میگوییم. همچنین است آنکه دیگر نه فقط کسانی که هر روز در قالبی خود را در مسیر گذرمان قرار میدهند و از ما تقاضای پول برای دوا و درمان میکنند، ما را به چیزی در دور و برمان ارجاع نمیدهد بلکه این افراد را سودجویانی تلقی میکنیم که قصد فریبمان را دارند. حتی شاید کودکانی که سر چهارراهها چیزی میفروشند یا کودکان دیگری که در کنار پیادهرو ترازو و چند دستمال کاغذی و جوراب بساط کرده و دفترچه و کتاب خود را پخش کرده و به نوشتن تکالیف خود مشغولند نیز ما را از دوزخ این کودکان و هـزاران هـزار سوءاستفادهیی که از آنان میشود، نگـران نمیکند و دیگر و دیگرهای بـس دردناکتر از چهرههای فقر در لایههای زیرین جامعهمان.
دو مقاله ای که در پی هم میخوانید حاوی برداشتهای جالبی درباره نظام سرمایه داری است و هردوی آنها توسط کیومرث «پریانی» به فارسی برگردانده شده.مقاله اول (نظام سرمایه داری و فقر مزمن Capitalism & Persistent Poverty) نوشته پال آ. باران Paul A. Baran و پال م. سویزی Paul M. Sweezy از کتاب «فقر، اقتصاد و جامعهPoverty, Economics & Society» (به ویراستاری هلن گینزبرگ Helen Ginsburg)، از ص 164 تا 167و مقاله دوم «مردم قبیله اینیوت و فقرای شهر لندن The Innuit Indians & the London Poor» از همان کتاب، از ص 96 تا 98، ترجمه گردیده است.
پال آ. باران Paul A. Baran و پال م. سویزی Paul M. Sweezy دو تن از برجسته ترین اقتصاددانان مترقی آمریکا هستند، پال. آ. باران Paul A. Baran 1964 – 1910، استاد اقتصاد دانشگاه استن فورد Stanford ، و پال م. سویزی Paul M. Sweezy ، که قبلا استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد Harvard بوده و اکنون مدیر مجله ماهانه (Monthly Review) است، اعتقاد دارند که فقر در آمریکا بیشتر از آن مقداری است که معمولا پذیرفته شده است، و این نابسامانی در تحت نظام سرمایه داری هرگز نمی تواند ریشه کن گردد. آنها اینطور بحث می کنند که، اقتصاددانان فربود (Orthodox) بجهت تعبیر غلطی که از روند (Trend) های اصلاحی اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم داشتند مجبور بودند که فقر را در آمریکا دوباره کشف نمایند. اما، به عقیده باران و سویزی، اینها فقط تغییراتی بودند موقتی که بر چهره تمایل بنیادی و دراز مدت اقتصاد آمریکا مبنی بر تولید سطوح بالاتر بیکاری و فقر نقاب کشیدند.
در کتاب «سرمایه انحصاری Monopoly Capital»، که این قطعه از آن گرفته شده است، باران و سویزی اعتراف می کنند که اگر چه سرمایه داری، از اواخر قرن نوزدهم تا بحال تغییرات زیادی کرده است، معذالک این نظام هنوز هم ثروت و هم فقر (هر دو) را تواماً تولید می کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
... بد نیست سئوال شود، چطور شد فقر که اقتصاددانان فربود فقط تا چند سالی قبل می نوشتند عملا چیزی مربوط به گذشته بوده است، ناگهان مرکز صحنه ی سیاست را مجددا اشغال نمود؟
به عقیده ی ما، جواب این سئوال در دو قسمت بررسی شود. اول، آنطور که بعضی از جامعه شناسان قرن نوزدهم نشان داده اند و آنطور که تجربه ی یک قرن بعد از توسعه ی سرمایه داری بارها ثابت کرده است، سرمایه داری در هر جا از طرفی در یک قطب «سرمایه» و از طرف دیگر در قطب مخالف «فقر» تولید می نماید. این قانون توسعه ی سرمایه داری، که بطریقی یکسان در پیشرفته ترین کشورهای استعمارگر مادر (متروپل Metropol) و عقب افتاده ترین مستعمرات قابل اجرا است، هرگز توسط اقتصاددانان بورژوا (Bourgeois) درک نگردیده است. در عوض، آنها به تبلیغ (آوازه گری) و دفاع از این مفهوم که نظام سرمایه داری دارای این تمایل ضمنی است که در جهت هموار ساختن سطح زندگی پیش می رود پرداخته اند.
چندی پیش به نقل از معاون وزیر کار خبری منتشر شد مبنی بر اینکه خط فقر در ایران به ازای هر نفر ۲۵۰هزار تومان است. این خبر از همان ابتدای انتشار با واکنش های متفاوتی روبرو بود و برخی کارشناسان تحلیل ها متفاوتی درباره آن مطرح کردند.
در همین رابطه حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزاهرا با اشاره به تفاوت روش های اندازه گیری خط فقر به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: « روش های اندازه گیری برای خط فقر تفاوت های جدی دارد. آنچه که ما محاسبه کردیم تفاوت دارد و از استانی به استان دیگر متفاوت است. به عنوان مثال وقتی در شهر تهران خط فقر را برای سال جاری محاسبه کردیم حدود 2 میلیون و 600 هزار تومان برای یک خانواده 5 نفره بود. این برای شهر های دیگر کاملا متفاوت است. »
این عضو هیات علمی دانشگاه الزاهرا در ادامه توضیحات خود درباره خط فقر به کیفیت زندگی در نقاط مختلف تاکید کرد و گفت: « بحث خط فقر با توجه به تنوعی که در کیفیت زندگی افراد جامعه ما در شهر ها و مناطق مختلف کشور وجود دارد نمی تواند یک خط فقر ملی باشد. ما خطوط فقر متفاوتی داریم.»
انسان های معمولی فکر میکنند که پول منشا شر است در حالی که ثروتمندان فقر را منشا شر میدانند.
شیوه نگرش ثروتمندان و انسان های معمولی یکسان نیست تا جایی که حتی ممکن است نگاه این دو قشر به موضوعاتی یکسان مانند تحصیل و یا پول متفاوت باشد. وبسایت اقتصادی بیزنس اینسایدر فهرستی از تفاوت ها در شیوه نگرش ثروتمندان و افرادی که وضع مالی چندان مناسبی ندارند را تهیه کرده است:
1- انسان های معمولی فکر میکنند که پول منشا شر است در حالی که ثروتمندان فقر را منشا شر میدانند. دقیقا به همین خاطر است که در اقشار کم درآمد ثروتمند شدن با نوعی احساس شرم همراه است. اما طبقه ثروتمند میدانند که هرچند پول شادی کسی را تضمین نمیکند اما زندگی را راحت تر میکند.
2- انسان های معمولی فکر میکنند که خودخواهی یک ایراد است در حالی که ثروتمندان خودخواهی را ارج مینهند. ثروتمندان تلاش میکنند تا شاد زندگی کنند و تظاهر به نجات دادن دنیا نمیکنند. اما اقشار کم درآمد این نوع رفتار را پسندیده نمیدانند. آن ها این حقیقت را نادیده میگیرند که اگر شما به خودتان توجه نکنید، در موقعیتی قرار نخواهید گرفت که بتوانید به دیگران نیز کمک کنید.
3- افراد معمولی در بیشتر مواقع منتظر رخ دادن معجزه هستند در حالی که ثروتمندان میدانند بدون سعی و تلاش نتیجه ای حاصل نمیشود. ذهن اقشار کم درآمد به اصطلاح "لاتاری گونه" است به این معنی که همواره امیدوارند تا شماره لاتاری که توسط آن ها خریداری شده برنده میلیون ها دلار شود و یا منتظرند که قوانین دولتی باعث افزایش حقوق بازنشستگی آن ها شود. اما به ندرت میتوان ثروتمندی را در صف خرید بلیت بخت آزمایی دید. آن ها ترجیح میدهند وقت خود را به حل مسایل کاری اختصاص دهند.
تقریبا تمامی مواهب زندگی عادی در شرقی ترین استان ایران به کمترین حد می رسد. ساکنان سرزمین حاشیه ای، نه از درآمدهای نفتی و نه از امکانات زیرساختی بهره ای دارند، که حتی از مواهب الهی مانند بارندگی نیز محروم افتاده اند. درحالی که در گیلان سالیانه 532 میلی لیتر باران بر سر ملت می بارد، در سیستان و بلوچستان مردم در بهترین حالت تنها ریزش 2 میلی لیتر باران سالیانه را تجربه می کنند. گزارش ها نشان می دهد محروم ترین استان ایران، لقب کم آب ترین، کم باران ترین، کم درآمدترین و کم کارترین را نیز به خود اختصاص داده است.
نزدیک به یکسال قبل یکی از روزنامه های اصلاح طلب، گزارشی در «کافه» نشینی مردم یکی از محروم ترین استان های کشور منتشر کرده بود. اصلی ترین تعارضی که روزنامه و نویسنده آن را به وضعیت «کافی شاپ» های استان سیستان و بلوچستان علاقه مند کرده بود، تعارضی تاریخی در دل این استان کشور بود. مردمی که به گفته آمارهای بیشترین تعدادشان زیرخط فقر و تنها اندکی از آنها روی خط فقر زندگی می کنند، در دل مصیبت های روزانه شان فرصتی هم برای حضور در کافی شاپ ها پیدا می کنند.
سازمان جهانی برنامه توسعه انسانی، هر ساله شاخص توسعه انسانی جوامع مختلف را اعلام می کند. طبق آمار سال 2014 این سازمان، ایران در بین کشورهای جهان، هفتاد و پنجمین کشور است. البته کشور از سال 1980، روند رو به صعودی را در این شاخص طی کرده است.
شاخص توسعه انسانی، در کشور های مورد بررسی دارای چند زیرمجموعه است. زیر مجموعه هایی که شامل سلامت، آموزش، درآمد، نابرابری، جنسیت، فقر، اشتغال، امنیت، تجارت و سرمایه و امور مالی در جریان، تحرک اجتماعی و ارتباطات، جمعیت شناسی و محیط زیست. البته هرکدام از این زیرمجموعه ها، بخش های خود را دارند و در هر کدام از آنها درصد و آمار و ارقام نوشته شده است.
در شاخص محیط زیست، سرانه انتشار دی اکسیدکربن ایران 7.68 تن است. طبق بررسی UNDP، 99.52 درصد از منابع انرژی اصلی ایرانی ها، سوخت های فسیلی است. همین طور، براساس این گزارش، 19.6 درصد از منابع طبیعی ایران در سال 2014 کاهش پیدا کرده است. البته 6.8 درصد از مساحت کل زمین ایران، منطقه جنگلی است. اما طبق آن چیزی که سازمان جهانی برنامه توسعه انسانی اعلام کرده، 67.85 درصد از کل منابع آب تجدید پذیر ایران برداشت می شود.
در سال ۱۸۳۵ در اسکاتلند دیده به جهان گشود اما طولی نگذشت که در در اوایل دوران نوجوانی و در سال ۱۸۴۸، پدرش خانواده را به امریکا برد تا زندگی تازه ای را از سر گیرند. در ابتدا کار خود را به عنوان تلگرافچی و نیز کارمند شرکت راه آهن پنسیلوانیا آغاز کرد و به پیشرفت شغلی قابل ملاحظه ای دست یافت بگونه ای که با شروع جنگها مدنی در آمریکا، مسئولیت راه آهن و تلگراف امریکا را عهده دار شد.
اندروی جوان در حالی وارد امریکا شد که تنها چند پول سیاه در جیب داشت. اما نیم قرن بعد، او به ثروتمندترین مرد روی کره خاکی تبدیل شد. او بنیان گذار شرکت فولاد کارنگی بود که بعداً به شرکت فولاد ایالات متحده یا یو. اس. استیل تبدیل شد. ناپلئون هیل، نویسنده نامدار، که در آن سالها در کسوت خبرنگاری مشغول به کار بود با شنیدن آوازه موفقیت اندرو کارنگی و در اوج قدرت او، نزد این مرد ثروتمند و موفق رفت. در واقع دستمایه بسیاری از پرفروش ترین آثار ناپلئون هیل، از جمله کتاب تحسین شده بیندیش و ثروتمند شو؛ مبتنی بر آموزه های هیل از کارنگی است.
کارنگی به علاوه انسانی وارسته و نیکوکار بود. آنگونه که در دانشنامه ویکی پدیا می خوانیم، کارنگی بیشتر ثروت خود را صرف تأسیس موسسات سودمند همگانی مانند کتاب خانه ها و مدارس و دانشگاه ها (همانند دانشگاه کارنگی ملون) کرد. وی در مدت عمر خود ۳۰۰۰ کتابخانه عمومی (همانند کتابخانه مرکزی سیاتل) تاسیس نمود، و قریب ۳۵۰ میلیون دلار صرف ساخت اماکنی همچون تالار کارنگی و حمایت از برنامه های فرهنگی نمود.
شیوه نگرش ثروتمندان و انسان های معمولی یکسان نیست تا جایی که حتی ممکن است نگاه این دو قشر به موضوعاتی یکسان مانند تحصیل و یا پول متفاوت باشد. وبسایت اقتصادی بیزنس اینسایدر فهرستی از تفاوت ها در شیوه نگرش ثروتمندان و افرادی که وضع مالی چندان مناسبی ندارند را تهیه کرده است:
1- انسان های معمولی فکر میکنند که پول منشا شر است در حالی که ثروتمندان فقر را منشا شر میدانند. دقیقا به همین خاطر است که در اقشار کم درآمد ثروتمند شدن با نوعی احساس شرم همراه است. اما طبقه ثروتمند میدانند که هرچند پول شادی کسی را تضمین نمیکند اما زندگی را راحت تر میکند.
2- انسان های معمولی فکر میکنند که خودخواهی یک ایراد است در حالی که ثروتمندان خودخواهی را ارج مینهند. ثروتمندان تلاش میکنند تا شاد زندگی کنند و تظاهر به نجات دادن دنیا نمیکنند. اما اقشار کم درآمد این نوع رفتار را پسندیده نمیدانند. آن ها این حقیقت را نادیده میگیرند که اگر شما به خودتان توجه نکنید، در موقعیتی قرار نخواهید گرفت که بتوانید به دیگران نیز کمک کنید.
■■■
کتابیکه برخی مطالب آن به طور فشرده در اینجا تقدیم میشود حاوی راهبردهای عالی و هوشمندانهیی است که توسط رهبر معروف سنگاپور آقای لی کووان یو (تولد ۱۶ سپتمبر ۱۹۲۳) به منظــــور تأمیـــن هـــدف انکشـــاف اقتصادی- اجتماعی طرح و پیشنهاد شده اند.
این راهبردها، راه حلهای مؤثری را برای معضلههایی ارایه میکنند که زمانی مردم سنگاپور با آنها بوده اند. کتاب آقای یو اثری است زیبا و خواندنی. این اثر مملو از مفکورهها و راه حلهــای تـــازه و مبتکرانهیی است که به منظور تقابل با معضلۀ عقب ماندهگی اقتصادی-اجتماعی طرح گردیده و توسط خود آقای یو در عمل مورد تطبیق قرارداده شده اند. مطالعۀ کتاب آقای یو، بدون تردید، برای کسانی مفید و حتمی است که هدف آنها را جستوجوی راههای انکشافی سازگار با فرهنگ، عادات، تاریخ، و ساختار اجتماعی جامعۀ در حال انکشاف، تشکیل میدهد. آنچه در اینجا مطالعه میکنید شامل برخی از مفکورهها و اقداماتی است که در اثر آقای یو مورد بحث قرارداده شده و تطبیق آنها در عمل اسباب انکشاف سریع سنگاپور را ببار آورده است.
از معروفترین , قدرتمندترین و بادوام ترین تئوریها در علم اقتصاد که از نسلی به نسل دیگر ثابت شده است , نظریه اقتصادی توماس مالتوس است که بر اساس دو تناقض بنا نهاده شده است . در خصوص اینکه نژاد انسان در حال گسترش و بهره برداری از منابع سیاره است , گاه و بی گاه تئوری ای قوی ارزیابی میشود و گاه رد میشود . نژاد بشری آنقدر سریع از آن منابع استفاده میکند که به طرز اجتناب ناپذیری به سوی نابودی خود در حال حرکت است . با این مقدمه در ادامه به نظریه اقتصادی دام مالتوس توجه شما را جلب مینمایم.
کم درآمدترین و پردرآمدترین خانواده های ایرانی چقدر هزینه می کنند؟مدتی است در کشور ما خط فقر و به کالایی نایاب تبدیل شده است. در واقع هیچ گزارش رسمی وجود ندارد که نشان دهد؛ مردم با درآمدی که دارند روی خط فقر یا زیر آن زندگی می کنند. آخرین آمار رسمی در این زمینه به سال ٨٩ برمی گردد که خط فقر رسمی 590 هزار تومان اعلام شد هرچند کارشناسان رقم های بالاتری را در این خصوص تخمین می زدند. به عنوان مثال یک سال بعد رئیس وقت شورای رقابت گفت که خط فقر واقعی دست کم در سال ٩١ یک و نیم میلیون تومان است.
البته به غیر از خط فقر، شاخص دیگری به نام «شکاف طبقاتی» نیز یکی از مهمترین موضوعات است که می تواند تاثیرات شگرفی در وضعیت اقتصادی جامعه داشته باشد. میزان شکاف طبقاتی در ایران بعد از زیاد شدن آهنگ رشد جمعیت در کشور، افزایش سهم درآمدهای نفتی و از طرف دیگر سیاست های نادرست اقتصادی؛ شکاف طبقاتی میان فقر و غنی را بیشتر کرد. ضمن اینکه در سال های اخیر نیز سیاست هایی مانند هدفمندی یارانه ها، تورم بالا، افزایش نرخ بیکاری و بالا رفتن ضریب جینی به این امر بیشتر دامن زده است.
رئیس مرکز آمار ایران با اعلام اینکه این مرکز اجازه مناظره ندارد، زیرا اصل بیطرفی آمار از بین میرود، به این موضوع که قانون منعی برای محاسبه نرخ تورم در بانک مرکزی ندارد، اما در گزارشهای رسمی بدون تردید، اعداد اعلامی مرکز آمار باید مورد استناد قرار گیرد، اشاره کرد و گفت: خط فقر جزو آمارهای رسمی نیست که بخواهیم آن را اعلام کنیم.
عادل آذر شب گذشته در برنامه نگاه یک در پاسخ به این پرسش که چرا نهاد بانک مرکزی ایران نرخ تورم را اعلام می کند و چرا متفاوت از آمار تورم مرکز آمار ایران است؟ گفت: این موضوع سابقه تاریخی دارد و به زمانی برمی گردد که حتی قبل از شکل گیری بانک مرکزی و مرکز آمار، بانک ملی، تورم را در تاریخ ایران محاسبه کرده است و پس از تشکیل بانک مرکزی، این مسئولیت به این بانک منتقل شد تا اینکه مرکز آمار ایران شکل گرفت.
حسن روحانی پیش از ظهر امروز در جمع مردم زنجان در ورزشگاه کارگران با ابراز رضایت از حضور در شهر مذهبی زنجان سخنان خود را با اشاره به فلسفه قیام عاشورا آغاز کرد و اظهار داشت: پیام کربلا و امام حسین (ع)، پیام امر به معروف و نهی از منکر و مسیر، مسیر دعوت جامعه به خیر و صلاح و سعادت و نجات جامعه است.
رئیس جمهور با بیان اینکه آنچه که ما باید از کربلا بیاموزیم دعوت همگانی به خیر است، افزود: اگر فردی هم از مسیر هدایت فاصله گرفت باید آنها را از مسیر منکرات منع کنیم.
رئیس شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه یک نکته که «امر به معروف و نهی از منکر» اختصاص به هیچ فرد یا جناح و دسته خاصی ندارد و هیچ کس نمیتواند بگوید، من آمر به معروف و ناهی از منکر هستم، ادامه داد: اصل عمل به امر به معروف این است که ما باید همه را به خیر و نیکی دعوت کنیم و امر به معروف و نهی از منکر طبق آموزههای اسلام و قانون اساسی یک عمل همگانی و متقابل است، یعنی شما باید بنده را به امر به معروف دعوت کرده و من نیز همین تقاضا را از شما داشته باشم.
گزارش های بانک مرکزی نشان می دهد 24 درصد خانوارهای ایرانی در شرایطی زندگی می کنند که هیچ کدام از اعضای آنها کار نمی کنند. این عدد در سال 1383 یعنی پیش از حضور دولت محمود احمدی نژاد تنها 15.5 درصد بوده است. همین گزارش می گوید که در سال 92، حدود 6.4 درصد مردان و 4 درصد از زنان در خانوارها بدون برخورداری از شغل، درآمد داشته اند. 57 درصد خانوارهای ایرانی نیز تنها توسط یک نفر اداره می شود.
بررسی آمارها تایید می کند فاصله درآمدی دهک اول ( فقیرترین) با دهک دهم (ثروتمندترین) به بیش از 81 میلیون تومان در سال رسیده است. براین اساس خانواده های ثروتمند به میزان 14 برابر بیشتر از خانوارهای فقیر در سال پول خرج می کنند.