جورج اچ. اسمیث
مترجم: دکتر محسن محمودی
در روزگار رنسانس، زمانی که لویی دوازدهم از یکی از مشاورینش پرسید برای موفقیت در فتح میلان چه چیزی لازم است، مشاورش گفت: «ای شاه شاهان، سه چیز لازم است: پول، پول بیشتر و پول بیشتر از بیشتر.»
در دوره مدرن فتوحات و پادشاهی مطلقه بود که مالیات یک پای ثابت جهان سیاست شد. اما جمعآوری مالیات برای دولت- ملتهای نوظهور دشوار از کار درآمد و مقاومتهای خشونتباری برانگیخت. شورشهای مالیاتی در اروپا در سرتاسر قرن ۱۶ و ۱۷ رایج بود. در واقع، شورشهای مالیاتی در فرانسه قرن هفدهم آنچنان متعدد و رایج بود که به بیان یک تاریخنگار برجسته فرانسوی «کموبیش یک عرف» شده بود.
در فرانسه، مالیات بر نمک آن چنان نامحبوب بود که اسمش یعنی گابل (gabelle) برای هر مالیات ناعادلانه و گزاف به کار برده میشد. نقش نمک در حفاظت از مواد غذایی آن را غیرقابل چشمپوشی کرده بود؛ اما نمک قانونی تنها به وسیله چند فروشنده مجاز که در هر زمان مقدار کمی نمک میفروختند، قابل دسترسی بود. این مساله سختیهای زیادی پیش پای افرادی میگذاشت که در مناطق دورافتاده زندگی میکردند و آنها را مجبور میکرد سفرهای دور و درازی برای خرید مقداری نمک انجام دهند.
مجازاتهای سختی شامل مرگ در انتظار کسانی بود که میکوشیدند؛ به جای اینکه قیمتهای گزاف به انحصارگران محدود نمک بپردازند از آب دریا نمک بگیرند. علاوه بر این، برخی انواع نمک خیلی گرانتر از بقیه بودند، از این رو مصرفکنندگان وسوسه میشدند که یک نمک ارزانتر که معمولا برای دباغی کردن چرم استفاده میشد، بخرند. حکومت فرانسه که مصمم بود درآمدهایش را از دست ندهد به این نمکها سم زد تا آن را برای آشپزی غیرقابلاستفاده کند. بنابراین وقتی برخی مقامات دولت از روی بیمبالاتی نمکهای مختلف را با هم قاطی کردند این کار به هزینه جان بسیاری تمام شد.
قاچاق نمک سودآور اما پرخطر بود، بنابراین قاچاقچیان گاهی سگها را آموزش میدادند تا بهعنوان حاملان نمک خدمت کنند. وقتی این سگها گرفتار میشدند، حسب موازین بهدست مقامات کشته میشدند.هدف سیاستهای مرکانتیلیستی این بود که فعالیت اقتصادی را زیر سیطره دولت درآورده و به این وسیله صنعت و تجارت را در خدمت منافع دولت قرار دهد. مرکانتیلیسم به بیان یکی از مراجع صاحبنظر در این باب بهمعنای «متمرکزسازی قدرت در ید دولت» بود.