آقای دکتر، شما تا چه حد با افشاگریهای متعدد اخیر با موضوع فساد موافقید و آن را به مصلحت می دانید؟
اصولا من زیاد با این شیوه های «افشا گری» موافق نیستم. این روش ها البته صرفا در ایران وجود ندارند و در رسانه های جهان ما با نوعی ادبیات «افشاگری» یا ماجراهای «رسوایی» سروکار داریم که بیشتر خاص روزنامه ها و نشریات «زرد» است. این امر را باید از آنچه در دنیا به آن «روزنامه نگاری پژوهش گرانه» (investigation) می نامند جدا کرد. در این گونه از رسانه ها، پیش از آنکه مطلبی منتشر شود، تحقیقات مفصلی انجام می گیرد و مسائل کاملا روشن و با مدارک در نزد رسانه موجودند؛ بنابراین ما با مسائلی مثل «شایعه پراکنی» و بازی های سیاسی فاصله زیادی داریم. اما در کشور ما متاسفانه سیاست زدگی بسیار گسترده ای که در همه زمینه ها وجود دارد، بهترین زمینه ها را به شایعه پراکنی ها، توهین ها و روش های «لو دادن» ، «مچ گیری»، «افشا گری» و غیره می دهند. به صورتی که امروز دیگر نخبگان جامعه ما نیز از دانشگاهیان گرفته تا روشنفکران، در شیوه های سخن گفتن و رو در رو شدن با یکدیگر به دنبال «مچ گیری» هستند. مثلا نگاه کنید به آنچه به نام «نقد» های فکری نوشته می شوند و در آنها هدف یا فضل فروشی است یا تخریب و یا تکریم طرف مقابل. در این شرایط فکر نمی کنم این گونه «افشا گری ها» هیچ تاثیری جز پایین تر بردن سطح اعتماد در جامعه را داشته باشد. هم اعتماد جامعه به دولتمردان و مسئولان و هم اعتماد مسئولان نسبت به شهروندان. راه حل درست، «افشا گری» نیست، بلکه آن است که هم مردم تلاش کنند خود را به تدریج از فساد و وسوسه شدن برای به دست آوردن پول های ساده و بی زحمت و تن دادن به هر کاری صرفا برای به دست آوردن مال و مقام جدا شوند و هم مسئولان کار خود را به درستی انجام دهند: اگر عدالت درست اجرا شود و به جای نمایش دادن ها و شعار ها، اقدامات عملی و قانع کننده انجام بدهیم، مطمئنا به نتایج بسیار بهتری از «افشا گری» ها می رسیم.