اگر بخواهیم شکلگیری یک شرکت مرور شود، درمییابیم که نقطه تولد یک شرکت، ظهور یک ایده نو در فکر و ذهن موسسان آن است، ایدهای که انتظار میرود در بازار، تقاضا داشته باشد.
بدیهی است که عملیاتی شدن یک ایده، نیازمند نقدینگی (پول) است که تامین این نقدینگی در ایران حداقل از دو مسیر (اخذ وام از بانک و انتشار سهام عادی) صورت میگیرد.
وامدهندگان به شرکت، توجهی به ریسک شرکت ندارند، تحت هر شرایطی (خواه شرکت سود کند، خواه زیان) مدعی دریافت اصل و بهره پول خود هستند، اما سهامدارانی که با در اختیار قرار دادن پول خود سهام شرکت را میخرند و همانطوری که اشاره شد، صاحب تهمانده خزانه میشوند و اگر چیزی به آنها نرسید، حتی اعتراض آنچنانی ندارند.
در اینجا است که سهامداران متحمل ریسک میشوند. بدیهی است که آنها انتظار بازدهی بیشتری نسبت به وامدهندگان داشته باشند. به عنوان مثال اگر وامدهندگان انتظار بازدهی ۱۷درصدی دارند، سهامداران انتظارات بازدهی بیش از ۱۷درصد، مثلا ۲۰درصد را به دلیل تحمل ریسک بیشتر طلب میکنند.