این مقاله برگرفته از کتاب کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی , با ترجمه پروفسور حسن منصور است.
بسیاری از اقتصاددانان وقتی بخواهند از سه شخصیت بزرگ تاریخ اندیشة اقتصادی نام ببرند، نام مارکس، کینز و شومپیتر (نظریه پرداز اقتصاد تکاملی) را بر زبان میآورند و طرفه اینکه کینز و شومپیتر هر دو در سالی دیده به جهان گشودند که مارکس چشم از جهان فروبست (1883). بدون تردید، این سه تن به شاخههای متفاوتی از شجرة فکر اقتصادی تعلق دارند و وجه مشترک عمدة آنان، وسعت دائرهالمعارفگونة احاطة علمی آنان به موضوع کار خود، وسواس در روش علمی و دنبال کردن بیوقفة راه معرفت علمی است. وجه مشترک دیگر آنان در این نکته است که این اندیشمندان با فرورفتن در اعماق جزء از کل غافل نمیشوند و گرایش آنان به تصویرگری کل، از دقت تحلیل جزء نمیکاهد و این مستلزم توان فکری سترگی است که تاریخ تنها به زبدگان خود میبخشاید.